اين نامه را دوستی فرستاد که در وبلاگم منتشر کنم. آنقدر اين دوستم بیپناه است که نمیتوانم نامش را ذکر کنم، روزگاری ديگر وقتی من هم در ايران هستم، نام اين „بيست و شش ساله“ را در حضور خودش خوام گفت. نامه اما بسيار زيباست:
آقای معین سلام،
وقتی میبینم شما و دوستانِ تا به امروز امیدوارتان، هنوز بر سیاق سابق سخن میرانید، یاد پدر بزرگ مرحومم میافتم که خیلی هم ماه بود. تمام پانزده سال آخر عمرش را صبحها با این تصمیم بیدار میشد که سیگارش را ترک کند اما وقتی مرد، سیگاری گوشهی لبش بود. سه روز پیش از مرگش او را دیدم. گفتم : “ آقاجون دوست دارین چه کار کنم براتون الآن؟ فکر کنین که هرکاری بخواین میتونم بکنم.“
با خنده گفت : „پیر شی الهی! یه سر برو دکون جهان، سه نخ، نه، حالا که میری یه پاکت، زر بگیر بیار. این دوسه روز آخر عمری کرایهی این ادا اطوارا رو نمیکنه.“
آقای معین! شما از یک منظر بداقبال بودید که قرعه اقبال گروههای سیاسی اصلاحطلب بعد از تجربهی خاتمی خورد به نام شما. اگر هشت سال پیش، پبشقدم میشدید بیست میلیون رأی خالص در انبان داشتید.
خاتمی آن روز را کمتر از شمای امروز میشناختند. شعارهای خاتمی بیست میلیون رأی آورد. شعارهای شما هم میتوانست امروز رأی بیاورد، اگر اولین اصلاح طلب بودید. ولی هشت سال به چشم بر هم زدنی گذشته است از آن روزها. شما امروز وقتی سخن از حقوق شهروندی به زبان میرانید، شبیه کسی هستید که در کوههای دربند و درکه دارد قدم میزند، سوت میزند و برای خودش دلی دلی میکند. مثل پدر بزرگ من که پانزده سال حرف زد و یک روز عمل نکرد.
فرصت اما هنوز باقیست. اوین را که بلدید کجاست؟ پوینده و مختاری را هم به گمانم باید بشناسید. وکیلشان امروز، در زندان، جور قاتلانشان را میکشد. زرافشان اعتصاب غذا کرده است و وعده داده تا آزادی کاملش هم ادامه دهد حتا اگر به مرگش منجر شود.
کاری کنید آقای معین! لااقل به خودتان احترام بگذارید. به غرورتان. وقتی میگویید قانون باید حاکم باشد در این مملکت، برای حاکمیت قانون کاری کنید. وقتی میگویید حق آزادی بیان را محترم میشمارید برای آزای گنجی کاری کنید. وقتی فقط حرف میزنید خودتان را بی ارج و قرب میکنید در نگاه دیگران.
حداقلش این است شما هم مقابل زندان اوین تحصن کنید. کسر شأنتان میدانید که زیر آفتاب، سر پا بایستید و احیاناً پاسخ دلخواهتان را نشنوید؟
مگر سیمین بهبهانی، مگر آغاجری، مگر عمویی و مگر دیگران، آنجا بر تخت سلیمان نشستهاند؟ شما هم به آنها بپیوندید و اعلام کنید اگر تمام زندانیان سیاسی تا زمان برگزاری انتخابات آزاد نشوند انصراف خواهید داد.
این میتواند نقطهی آغازی باشد بر پایان این همه کابوس و تباهی. رفتن به سعدآباد اگر برایتان خیلی جاذبه ندارد میتوانید این کار را همین امروز بکنید.
همراه مردم بودن از شأن آدم نمیکاهد. به غرور خودتان بیندیشد و با حمایت از زندانیان سیاسی در بند، غرورتان را احیا کنید.
با احترام.
26 Antworten
سلام!
درود بر همهي مبارزان خستگي ناپذير راه آزادي(بويژه مبارزين تحت سلطه).
آفرين بر نويسنده اين متن زيبا.
آيا شم سياسي و حس آزاديخواهي دكتر معين از اين جوان بيست و شش ساله كمتر است و يا جاه طلبي حكايتي ديگر دارد؟
—————-
اين آخرين خبر:
كرباسچي: هاشمي نابغه است.
و اينهم آخرين پست به افتخار عاليجناب:
آنچه خوبان همه دارند تو يكجا دارد؟
(خطورات).
حرف بس است عمل عمل.
الان زمان زمان عمل است و نه حرف.گوشهامان همه پر است نگاهمان منتظر .
سلام
آقای معروفی ! من هر چند ماه یک بار اینجا سر میزنم و سعی میکنم همه پستهای جدیدتون را بخوانم ) که انصافا هم تحملش و خواندنش سخت و عذاب آوره ! اصولا آدم هائی که خودشون را مرکز دنیا می دانند خیلی خسته کننده هستند!) اما هر بار که به اینجا سر میزنم بیشتر متاسف می شوم برای داستان نویس خوبی که تبدیل به یک سیاسی نویس بد و آلت دست شده آقای معروفی ! به قول خانم دانشور سیاست گذراست و آنچه احتمالا می ماند هنر است
که اینطور ! سما هم برای خودتون سیستم گزینش و نظارت دارید؟ ما ایرانیها همیشه شعار دادنمان خوب بوده! اما بدبختی اینه که تازگیها حتی شعار هم خوب نمی دیم!
درد و درد و درد.
امروز نوشتم جایی که درست در قطعی هستم که بگویم به درک هر چه شد که استحاقمان همینهاست که بهمان رفته تا حال.
كلاني صادقانه و بدون پيرايش …. كلماتي جديد و نا مانوس … همگامي و همراهي با مردم! برادر بدون اجازه ضحاك ماردوش حتي آب خوردن اين گروه 8 نفري غير ممكن است. در ضمن كدام غرور (حكم حكومتي كه غرور بردار نيست)
سلام …از آن بچه ي 26 ساله هيچ بوقعي نيست..او بايد مثل 26 ساله ها دنيا را نگاه كند اما ….از آقاي معروفي مي توان توقع داشت هم دل او باشد؟؟؟ هشت سال به خاتمي گفتند افشاگري كن….استعفا بده …قهركن….اين راهش نيست….آدم بزرگها بايد مثل آدم بزرگها رفتار كنند….امروز همان كساني(بخوانيدسرداري) كه خاتمي را تهديد مي كرد به خون به پا كردن….يادمون بياد نامه ي سران سپاه رو….همون آدم مياد و حرفهاي خاتمي رو قرقره مي كنه….اصلاحات دبگر چه جور مي شود؟؟؟ مثل اينكه اين قوم فراموشكار 8 سال پيش يادش رفته.؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام …از آن بچه ي 26 ساله هيچ بوقعي نيست..او بايد مثل 26 ساله ها دنيا را نگاه كند اما ….از آقاي معروفي مي توان توقع داشت هم دل او باشد؟؟؟ هشت سال به خاتمي گفتند افشاگري كن….استعفا بده …قهركن….اين راهش نيست….آدم بزرگها بايد مثل آدم بزرگها رفتار كنند….امروز همان كساني(بخوانيدسرداري) كه خاتمي را تهديد مي كرد به خون به پا كردن….يادمون بياد نامه ي سران سپاه رو….همون آدم مياد و حرفهاي خاتمي رو قرقره مي كنه….اصلاحات دبگر چه جور مي شود؟؟؟ مثل اينكه اين قوم فراموشكار 8 سال پيش يادش رفته.؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!……………………………..گذشت دوره ي كارهاي هيجاني….بابا ما هم داريم تو ايران زندگي مي كنيم به خدا……گذشت دوره ي آن موقع كه مرد بودن به گردن ستبر تر و صداي كلفت تر بود…..
عباس جان با اجازهات (که سر خود از آن خود فرضاش کردم) متن کامل این نامه رو در وبلاگام گذاشتم. خیلی برایام دردآور است.
کار خوبی کردی، مرسی.
سلام
الحق والنصاف كه راست گفته
آيا نبايد از همين شرايط كنوني هم استفاده كنيم يا اگر در طول تاريخ هميشه عقب رانده شديم امروز بايد به دلخواه خود عقب باشيم. بايد شركت كرد شريك شد و حتي با انتخاب انسانهاي بدون عملي مثل معين از يك دست شدن حكومت جلوگيري كرد. هنوز هم منتظر ناجي هستيم؟ يا منتظر قدرت مطلقه؟؟؟؟
دوست عزيز و جناب معروفي كه اين متن زيبا را منتشر كرده ايد!!!به گمانم همين اندازه كه فردي در اين وانفسا تصميم مي گيرد براي تحقق اراده مردمش به صحنه بيايد خود بزرگ ترين خدمت است.گمان نكنيد رئيس جمهور ملت بودن و در مقابل خواسته ي رهبر و دار و دسته اش ايستادن عافيت طلبي ست. تاريخ قضاوت خواهد كرد كه خاتمي در اين 8 سال چه تهديدهايي را شنيده . پنهاني كه زن و فرزندانش را نشانه رفته اند.
و اما دوست عزيز! چه تضميني هست كه با تحصن زنداني اي آزاد شود و فردا اين اتفاق براي ديگري نيفتد. پس بهگمانم منطق حكم مي كند پروسه ي رسيدن به دمكراسي را آرام طي كردن تا رسيدن به مطلوب بهتر و آگاهانه تر است.دوران يك شبه به آرزو ها رسيدن به سر آمده.بياييد آهسته و پيوسته به سمت خواسته هايمان گام بردارم نه گاهي تند و گاهي خسته.
اراتمند شما:مستانه
اين ’كه به هر حال عده اي بين بد و بدتر به آقاي معين در ايران راي مي دهند مي توان قهميد. كه اين هم سطحي نگري فلسفه از اين ستون به آن ستون فرجي ماست. دهن ما را هم با اين جمله قصار اين همه سال ها با تحقير و عقده مي بندد. حالم ´از اين حرف ها شما خارج نشينان و از دور دست بر آتش داريد… به هم مي حورد. واقعا نه نمونه ايم. اگر با استدلال ديوار هم موش دارد آن 4 سال دوم آقاي خاتمي را همچنان در قدرت مثبت بدانند، در دور دوم امثال آقاي سحرخيز و اصلاح طلبان ديگر كه از آقاي خاتمي خواسته بودند استعقا كند نكرد. شد تداركاب حي. اميدهاي به وحود آمده به ياس دوباره اي دامن زد نه جامعه ايران نتيحه طبيعي آن را در راي هاي آقاي رفسنجاني مي بينيم. من اصل را اصلا بر كوبيدن اقاي خاتمي نمي گذارم تا منطقي منطورم را برسانم. حالا همان صحنه را با آقاي معين با قدرت به مراتب كمتر بازسازي كنيم. نمي دانم ما كي بزرگ مي شويم.
جناب آقاي معروفي عزيز سلام
حرفهاي جوان 26 ساله را خواندم از اينكه جواني به فكر زندانيان سياسي است و بينش سياسي دارد خوشحالم ولي متاسفم از اينكه شما جناب معروفي (نويسنده محبوبم ) اين نوشته را مقبول ديده و آنرا بسيار زيبا ديده ايد .
جناب آقاي معروفي اگر جواني اعتقاد داشته باشد با استعفاي آقاي معين و زير آفتاب ايستادن ايشان در مقابل اوين مشكل زندانيان سياسي را حل ميكند عجيب نيست اما شخصي همچون شما با چنين اعتقادي جاي تعجب دارد ! جناب آقاي معروفي در جائي كه هيچ راهي براي دگرگوني بنيادي وجودندارد اصلاحات تنها راه است . راه اصلاحات راهي فوق العاده صعب و مشكلي است ولي اميدواريم با راي دادن به آقاي معين حركت شروع شود . فراموش نكنيد شما به هر علت در اين كشور نيستيد و گرنه ميتوانستيد نتيجه عدم شركت در انتخابات مجلس هفتم چه مشكلاتي را براي ما ايرانيهاي ساكن در ايران بوجود آورده است .
با احترام فراوان
اين كه آدم بزرگ ها ! مثل آدم بزرگ ها رفتار مي كنند و همه ي كانديداها سعي مي كنن براي راي جمع كردن يك خاتمي باشند خيلي خوبه. اما سوال اين جاست. اين جوون هاي محترم – يعني ما – چرا مثل جوون ها رفتار نمي كنن؟ – نمي كنيم ؟ – واقعن براي من جالبه كه افرادي با سن بالا و عليرغم بيماري رفتن جلوي اوين اما جوون ها – مثلن همين جوون هاي طرفدار معين. ستاد نسيم ! – يا خود ما كه از جمع اين ها نيستيم چرا به اين حركت نپيوستيم؟ – نمي پيونديم؟ – به قول ميلان كوندرا ( عجيب است! )
در حد وبلاگ شما نبود.
فكر كنم من از قافله خيلي عقبم. راستي راستي اين معين آدم مهميه؟
سلام آقای معروفی عزیز!
نامهي زیبایی بود، اما واقعاً مگر معین عقلاش به این حرفها میرسد؟! اگر میرسید الهه کولایی امروز به جنبش زنان میپیوست.
موفق باشید.
باز جناح راستی ها بهترن لااقل دروغ های قشنگ قشنگ به خورد ما نمی دن
عباس جون حيفم اومد اينو ننويسم.البته ربطي نداره ولي بي ارتباطم نيست
چخوف : … « از من پرسيده ای … چيست . مثل اينکه بپرسی هويج چيست ؟ خب هويج هويج است و همين است که هست .
۲۰ آوريل ۱۹۰۴
قربانت پيمان
به احترام سكوت مي كنم.
اما آزادي واژه غريبي است در آن سرزمين.مگر نه؟
شما اجازه بده اين بدبخت انتخاب بشه تحصن هم ميكنه…زير آفتاب هم وايميسه…اصلا اگه اينكار رو نكرد من اسمم رو عوض ميكنم!!!عباس عزيز!….به موت قسم اگه رفي رييس جمهور بشه ملت روي خوش نميبينن…. به خدا خاليباف بجاي باتوم به دست ماموراش شمشير ميده …شما رو نميدونم! ولي ملت روزگارشون به مراتب بدتر ميشه….در ضمن به اين دوست 26 ساله تان بگوييد كمي منطقي تر فكر كند شايد سرپناهي يافت!
آرياپور عزيز
اين رفيق من بي سرپناه نيست، بي پناه است.
عباس عزيز آزادي را به بها مي دهند نه به بهانه اگر امروز كتابهاي شما در ايران تجديد چاپ مي شود و اگر صداي اين زندانيان سياسي به گوش اين آقا پسر مي رسد به مدد اين حركت نيم بند اصلاحي و انتخاب خاتمي بوده قدر ناشناسي بد درديست كه زيبنده شما نيست. تاريخ هيچگاه قضاوت بد اصحاب قلم را نمي بخشد.
اگه دلتان براي احمدي نژاد و قاليباف و سرداران سپاه تنگ شده زياد ناراحت نباشيد بست و هشت مردادي ديگر در راه هست…
سلام آقاي معروفي
واقعا خسته نباشيد.
سلام آقاي معين
شما هم خسته نباشيد.
فرصت كمي باقيست اگر حرفهايي كه در فيلم انتخاباتي از زبون جوانها پخش شد را بلند و محكم زديد اونوقت يه مقدار بيشتر گول ميخوريم..!
راي ما به معين راي به شخص معين نيست، راي به دمكراسي است. ما با راي دادن به جبهه دمكراسي خواهي فرياد مي زنيم كه ايراينان شايستگي داشتن جامعه اي آزاد را دارند و براي رسيدن به آن، مدني ترين و بي خشونت ترين راه را كه راه اصلاحات است را انتخاب مي كنند. اميدوارم كه نسل بعد از ما بتواند از جامعه اي آزاد به معناي واقعي كلمه بهره ببرد.
آقاي معروفي عزيز. عالي بود. افسوس!
افسوس! كه شما با اين همه عشق به ميهن و آزادي در ايران نمانديد. تا امروز به عنوان يك نويسنده آزاد و مردمي به جمع معترضين و متحصنين و حتي زندانيان سياسي ملحق شويد!