اين حکم حکومتی بود که صلاحيتش احراز شد! يعنی صلاحيت حکم حکومتی به لطف شما احراز شد. قاچ زين را بگيريد تا صلاحيت نفس کشيدنتان احراز شود. و ديگر چه داريد؟ تاجگزاری رسمی فرعونيت با دست شما انجام گرفت. جشن بگيريد، و شعار بدهيد. کانديدای شما تأييد شد، حق و عدالت جاریست. بقيه که آدم نيستند! حقی ندارند! بحث خودی و نخودیست. نه؟
وای بر شما!
يادتان باشد! خودتان با توپ „تخم مرغی“ آنها بازی کرديد، قحطالرجال است، و شما هم برای سياست دو نمره کوچکيد.
برويد، اگر ايران و مردم را عاشقانه دوست داريد، برويد با کار فرهنگی بياييد بالا. اگر هم قدرت را دوست داريد، کمی به اقتدار و غرور فکر کنيد.
قدرت، اقتدار نيست.
هر سياهپوش بیتجربهای در عدالت شبانهی فداييان اسلام میتواند با کلت کمریاش نفس مردم شهر را بگيرد. و يک نفر نفس شما را گرفت.
26 Antworten
معروفی عزیز نبودن در این بازی یعنی باز هم باخت یعنی تسلیم یعنی واگذاری همه چیز حتی قدرت نه اینکه به خاطر گرفتن قدرت ماندن
نارنینم اینها که تو میگویی هیچ نمیکند مگر پراکندن تخم یاس که دیگر به گل نشسته
آقاي معروفي عزيز
سلام :
كتاب “ فريدون سه پسر داشت “ رو خوندم . در تمام مدتي كه داشتم كتاب و مي خوندم تو يه حالت خلسه’ عجيب فرو رفته بودم . نمي دونم چرا . كتاب برام مثل مخدر بود انگار تو يه عالم ديگه بودم . واقعا قلم توانايي داريد . براتون آرزوي شادكامي و موفقيت دارم .
غیر این که حکومت دینی مردمی نمیشود. دموکراسی اسلامی با فرهنگ ناب محمدی و علی همین راهش است ….
كسي نگفته (بقيه آدم نيستند،حقي ندارند). حاكميت حق ديگران را به رسميت نشناخته است. براي مقابله با اين حاكميت چه بايد كرد؟ نشست و اميدوار بود تا مردم نيايند و مشروعيت نظام سلب شود؟ مگر همين مردم نبودند كه در انتخابات فرمايشي مجلس هفتم آمدند. ما ايرانيان ساكن ايران راه ديگري نداريم.ما در اين كشوريم آقاي معروفي، من ميخواهم با كسي كه دوستش دارم در خيابان راه بروم.اينجا ما داريم زندگي ميكنيم.هر چند بسياري فكر ميكنند در نكبت زندگي كردن ، زندگي نيست. اما ما داريم در اين مملكت زندگي ميكنيم.
شايد خواهيد گفت، جوان است، زندان نديده است، تحت تاثير جو تبليغاتي داخل مملكت است،اما شما را در اين صورت ارجاع ميدهم به نوشتههاي فرخ نگهدار.هم زندان ديده است و هم آواره شده به ظلم، اما برخلاف بسياري حاضر نيست منافع بلند مدت مردم را فداي تخليهي احساسات خود كند.
عباس عزيز !
نميدانم هنوز ميتوانم به اين اسم صدايت كنم يا نه؟ الان كه دارم اينها را مينويسم تازه از خواندن 3باره فريدون 3 پسر داشت فارغ شدم.
خلسه كه نه. خشم هم نيست. نميدانم انگار با پتك كوفته اند به مغزم همه را ريخته اند بيرون بهم ميگويند: بيا, اينه, بيا ببين ….
خيلي دلم ميخواهد در موردش حرف بزنم , حرف بشنوم , خيلي خيلي….
پاينده, پوينده, ازاد, ارام و افتابي , هميشه باشي.
درود بر جناب معروفی
عجیب است ، هیچ گاه تاریخ ایران به این روشنی تکرارش را به رخ ما نکشیده است!
چیزی نیست آقای معروفی آخر اگر معین اینطور صلاحیتش تایید نشود
چطور حفظ اصل نظام را توجیح کنند
چه فرق می کند کدام یک
مهم این است که یک نفر تشخیص داده این دو نفر دیگر هم برای گوسفندان فرقی با شش نفر قبلی ندارند
در ضمن راست میگویید ما در زمان نفس تنگی این مردم به دنیا آمده ایم اما هنوز خفه نشده ایم
سلام آقاي معروفي عزيز.
آيا نامه من به دست شما رسيد؟
انتخابات اين چنيني باعث تمسخر است . به وبلاگم سري بزنيد.
باري از تنگي نفس گفتي و مغلوب خشم شدي. گويي دست بازي را سراغ داري و دم نميزني. اقاي معروفي عزيز, يك بار من و هم نسلانم خشم مردم را ديدم و شاهد بودم كه چگونه ذوب گشتيد و ذوب كرديد و سخنان بهشت زهرا را شنيدم و قاه قاه خنديدم. اري سخن از رنج نبود جز سخن از گنج نبود. گويي هنوز شما و شماها قدرت تشخيص بدازبدتر را نداريد, و هنوز شعار ميدهيد. ان موقع هم نداشتيد. شوريديد. اكنون وقت شورش نيست. حكومت و نظام نانوايي نيست كه تك دموكراسي را بشود بي صف خريد. بايد اندك اندك جست و بوييد. اگر بنشينيم و دست روي دست بگذاريم شما در همان كتابفروشيتان در حسرت ايران خواهيد بوسيد و من و ما در حسرت يك قطره ازادي دربدر افغان و عراق خواهيم شد.
سلام آقای معروفی عزیز!
معین دیگر با بیعتاش با رهبری سرافرازمان کرد. دستاش درد نکند، تکلیف همه و خودش را مشخص کرد. دیگر بعد چهار سال کسی از معین که صلاحیتاش را اولیایش تأیید کرده، خرده نمیگیرد. سالی که نکوست از بهارش پیداست. این بار اتفاقاً جوجه رو هم آخر پاییز نمیشمرند که معین در رو داشتهباشه. چون این بار جای مرغ، خروس تو قفس داریم!
موفق باشی.
Hi Mr Maroufi
I have read couple of your books and I have really enjoyed them. I think you are a great writer and of course very sensitive. I am too! and that’s why I enjoy your books. BUT! politics is not something that you can deal with emotions. Iranian people are too emotional and that’s one of the reasons of our current situation. I am 25 but I can guess that you were active in 1979 revolution just cause of your emotions. SO PLEASE LET THE POLITICIANS DEAL WITH POLITICS . POLITICS IS DIRTY SO WE NEED IT’S OWN PEOPLE TO DEAL WITH IT NOT EMOTIONAL WRITES. sorry if I am a bit straight. BUT PLEASE…
ميخانه اگر ساقي صاحبنظري داشت / ميخواري و مستي ره و رسم دگري داشت!…فعلاَ صاحب ميكده بدجوري سرمسته، اصلن سياه مسته، حالا نميفهمه قضيه چيه! خوب وقتي صابخونه مست باشه مهمونا ديگه بهتر نميشن!
هيچكس به اين جانوران محل نميگذارد. ديروز در دانشگاه همدان كروبي را هو كردند.
ناز نفس ات!
آقاي معروفي بد جوري همه چي گوريده به هم.
سلام. خيلي وقته دور سياست يه خط قرمز حسابي كشيدم. اين روزا دارم از فرياد مي پوكم اما دم نمي زنم بس كه بي ارزشه. راستش وقتي فهميدم كه ما هيچ زنداني سياسي نداريم، اما هنوز باطبي هايي هستند… وقتي بايد منت گذار تاييد صلاحيتهايي باشيم كه رد شدن و رفع شدنشون همهي ه بازي سياسي يه. .. وقتي مردم زرند همچنان در كنار آوارها به شعارهاي نخ نما متوسل مي شن كه شايد وضعيتشون بهبود پيدا كنه و وقتي… سياست تو اين جا بي پدرمادرتر از اين حرفهاست.
به همين كلمه ها رنگ متن و نوشتن و پرواز بده.
هي هي هي ….!
تاريخ تكرار تمامي وقايع تكرار پذير دنياست. نه؟
اقاي معروفي عزيز نمي دانم چرا همه پيغام هاي من پاك مي شود .
نمي دانم نامه مرا دريافت كرديد يا نه ؟
لطف كنيد و يك خبر به من بدهيد.
اشتباه مي كنيد!
احساساتي برخورد مي كنيد. معين گفت من نه اين و نه هيچ حكم حكومتي رو قبول ندارم و اينو انتخابات آزاد نميدونم. ولي…
راجع به حقوق نخودي ها هم گفت و…
شما انگار نخوندين. يا نخواستين. اين „عا شقا نه دوست داشتن“ اونوقت چه شكليه؟ راهكارش چيه؟ بذارن سردارهاي مختلف ار سازندگي و غيره دوباره بيان؟ انكار كردن كاري نداره. كار كردن يك كمي سخته اما. كار فرهنگي كنيد و بياييد بالا و….حرفاي قشنگين كه فعلا كاربردي ندارن و به درد كانديداي رييس جمهور اون ولايت استبداد زده نمي خورن.
اين حكومت ميراثيست كه از نسل شما به ما رسيده . تجربه نسل شما براي هفتاد پشت ما بس است.كمي منطقي تر بيانديشيم.راستي مبادا كه وقت خود را براي يافتن تاريخ سنگسر حقيقت عاري از حقيقت تلف كنيد . شاد باشيد و سلامت
سلام … در قانون اساسی خواست و گذیرش اکثریت مردم را حذف کردند و ولایت فقیه را مطلقه و کنون با قبول دیکتات رهبری نشان میدهند که خواست و رای مردم بجز آری گفتن هیچ اهمیتی ندارد و اهمیت به دیکتات رهبر هست که باید بهش آری گفت و تا وقتی که ما این وضع را قبول کنیم و هی اری بگوییم خیال همه راحت هست: آنان ثبات قدرت کردند و ما هم از مسئولیت شانه خالی کردیم!!!
اقای معروفی ۹۹ درصد مردم سیاسی نیستند و اکثر دانشجویان هم سیاسی نیستند
و شما در برکه ای دور افتاده توهم دریا دارید خیر اقای خود بزرگ بین اگر
امریکا و توپ و تانکش و هزاران وسیله پر رنگ و اب تبلیغاتیش حریف پیر
مرد عبا پوش سیستانی نشد و دوستان پنتاگونیش چون الاوی شکست فاحش خوردند
از خودتان بپرسید چرا مردم عراق اینگونه فکر کردندو اینگونه از اصالتشان دفاع
کردند شما سکولار های الک خوش تنهای تنهایید
عباس خان دست مريزاد.چه بگويم كه هر وقت اينجا مي آيم خيالم پر از عطر مي شود.حيف اين قلم حيف.اين كوچك مغز ها قدر شما ندانند.اما مصيبت اينجاست كه ناداني شان به قيمت (تماما مخصوص) نخواندن من تمام مي شود.راستي از كجا در ايران اين در گران بها را صيد كنم؟
پاينده باشيد.
آقاي معروفي !!
شما همون بهتر كه داستان بنويسي و خيالبافي كني !! شما را چه به سياست!! كار هر بز نيست خرمن كوفتن!!