——–
گفتم: «وای چه قشنگه این موزیک! چقدر حرف دارم با تو!»
یادم باشد این موزیک را بلند کنم که تمام آشپزخانه را دود بردارد بدویم دنبال بالکن پنجره نور خاموش کنیم درها را باز بگذاریم با حوله مثل هلیکوپتر در خانه بچرخیم تا این موزیک شعلهور شود دود بزند آژیر به صدا درآید من و تو خسته و نومید زیر دوش آب اضطراری همدیگر را بغل کنیم بشوریم چنگ بزنیم بخندیم گریه کنیم مثل خر من تو را سراپا نگاه کنم تو نگاهت را بدزدی مثل جیببرها خودت را بزنی به آن راه ولم نکنی انگار از قحطی آمدهای اینجا کویر لوط است این گرما از تن زمین میخزد جایی آتش نگرفته این منم که دارم در تب میسوزم تو چقدر قشنگتر شدهای بیا هردو هراسان به این سیستم دودسنج مزخرف خرده بگیریم که دنیا دارد به کجا میرود؟ نقطه. از خواب پریدم. میخواستم سیر نگاهت کنم، نبودی.
گفتی: «میدونی؟ اسم این موزیک "دیووووووونه" ست؟»
چقدر شبیه تو بود. شبیه موهات.