To provide the best experiences, we use technologies like cookies to store and/or access device information. Consenting to these technologies will allow us to process data such as browsing behavior or unique IDs on this site. Not consenting or withdrawing consent, may adversely affect certain features and functions.
The technical storage or access is strictly necessary for the legitimate purpose of enabling the use of a specific service explicitly requested by the subscriber or user, or for the sole purpose of carrying out the transmission of a communication over an electronic communications network.
The technical storage or access is necessary for the legitimate purpose of storing preferences that are not requested by the subscriber or user.
The technical storage or access that is used exclusively for statistical purposes.
The technical storage or access that is used exclusively for anonymous statistical purposes. Without a subpoena, voluntary compliance on the part of your Internet Service Provider, or additional records from a third party, information stored or retrieved for this purpose alone cannot usually be used to identify you.
The technical storage or access is required to create user profiles to send advertising, or to track the user on a website or across several websites for similar marketing purposes.
6 Antworten
سلام آقای عباس معروفی
کتاب „سمفونی مردگان“ شما هدیه تولد 22 سالگی من بود، و اینجوری من اولین بار کتاب شما رو خوندم.
اهل کتاب خوندن هستم اما ادعایی ندارم چون واقعا نه در خواندن حرفهای هستم نه دستی بر قلم دارم.اما از خوندن لذت میبرم.
در عین حال از اینکه سایت شمارو پیدا کردم خیلی خوشحالم، دیشب کلی حس خوب از خوندن شعرا و متنهاتون در من جاری شد.
ممنون که مینویسید. امیدوارم بتونم کتابای بیشتری ازتون بخونم.
———–
سلام
ممنونم
سلام
مدتها با شعرهای شما هم احساس شدم …
چند روزی ست با این دلنوشته ها …
می نویسم … و تنها به عشق نوشتن … و حس می کنم نوشتن تمام رسالت بعضی هاست روی زمین … بعضی ها مثل شما … مثل کریستین بوبن که نوشته هایش روح را پر می دهد … مثل سیدعلی صالحی که با شعرهایش سبک می شوی انگار … مثل منزوی … مثل فاضل نظری … مثل شاملو … فروغ … مثل ژوزه ساراماگو که „کوری“ اش عین بینایی ست ……
من بسیار خرسند و خوشوقتم از این که در این روزها به سایت شما رسیدم … یا رساندنم … به هرحال چندان هم فرقی نمی کند … به قول سیدعلی صالحی عزیز: „رفتن“ هیچ ربطی به „رسیدن“ ندارد … باید به راه افتاد …
و من خیلی خوشحالم که این به راه افتادنم مرا به شما رساند … بی شک مسیر را درست پیموده باشم … بی شک!
شروع کرده ام به خواندن دلنوشته های شما … از جولای 2003 پریدم به ژانویه 2006 … عادت به طی یک مسیر تعیین شده ندارم … اما حتما برمی گردم و آنها که نخوانده ام را می خوانم … چون برای روح و ذهنم مهم است خواندن این روزنگاری ها …
و یک سوال:
من وبلاگی دارم که دلنوشته هام رو در اون وب می کارم … خواستم بدونم می تونم گاه به گاه بعضی از نوشته هام رو برای شما بفرستم و نظرتون رو درموردشون بدونم؟ فقط اینو بدونین که خیلی خیلی برام مهمه و همینطور خیلی خیلی دلم میخواد و ته دلم دعادعا می کنم که جواب شما مثبت باشه! و اونوقت از شادی در پوست خودم نخواهم گنجید ….
ممنون برای تمام نوشته هاتون …. و برای این که هستید و به خوبی هستید …
سلام
مدتها با شعرهای شما هم احساس شدم …
چند روزی ست با این دلنوشته ها …
می نویسم … و تنها به عشق نوشتن … و حس می کنم نوشتن تمام رسالت بعضی هاست روی زمین … بعضی ها مثل شما … مثل کریستین بوبن که نوشته هایش روح را پر می دهد … مثل سیدعلی صالحی که با شعرهایش سبک می شوی انگار … مثل منزوی … مثل فاضل نظری … مثل شاملو … فروغ … مثل ژوزه ساراماگو که „کوری“ اش عین بینایی ست ……
من بسیار خرسند و خوشوقتم از این که در این روزها به سایت شما رسیدم … یا رساندنم … به هرحال چندان هم فرقی نمی کند … به قول سیدعلی صالحی عزیز: „رفتن“ هیچ ربطی به „رسیدن“ ندارد … باید به راه افتاد …
و من خیلی خوشحالم که این به راه افتادنم مرا به شما رساند … بی شک مسیر را درست پیموده باشم … بی شک!
شروع کرده ام به خواندن دلنوشته های شما … از جولای 2003 پریدم به ژانویه 2006 … عادت به طی یک مسیر تعیین شده ندارم … اما حتما برمی گردم و آنها که نخوانده ام را می خوانم … چون برای روح و ذهنم مهم است خواندن این روزنگاری ها …
و یک سوال:
من وبلاگی دارم که دلنوشته هام رو در اون وب می کارم … خواستم بدونم می تونم گاه به گاه بعضی از نوشته هام رو برای شما بفرستم و نظرتون رو درموردشون بدونم؟ فقط اینو بدونین که خیلی خیلی برام مهمه و همینطور خیلی خیلی دلم میخواد و ته دلم دعادعا می کنم که جواب شما مثبت باشه! و اونوقت از شادی در پوست خودم نخواهم گنجید ….
ممنون برای تمام نوشته هاتون …. و برای این که هستید و به خوبی هستید …
سلام آقای معروفی
امیدوارم حالتون خوب باشه.
من خیلی وقته اکثر کارهای شما رو دنبال می کنم. برای من یه استاد بزرگ هستید:)
خوندن شعرهای شما، باعث می شه قدم به دنیای دیگه ای بذارم
ممنونم
امیدوارم همیشه آرامش داشته باشید.
———-
ممنون
منم همیشه به این موضوع فکر می کنم. همش فکر میکنم من هیچ وقت دوست نداشتم به دنیا بیام…
آقای معروفی عزیز 🙂 سلام
ایشالا که حالتون خوشه 🙂
نمیتونم بگم چقدر از اینکه تو این دنیا یکی مثل شما وجود داره خوشحالم
نوشته های شما همیشه باعث شدن حالم عوض شه؛ شاعرها و نویسنده های با احساس زیادی تو این کره ی خاکی هستند اما برای شخص من همیشه نوشته ها و کتاب های شما جذاب بوده.
با نوشته هاتون میشه عشق رو واقعا حس کرد، رابطه ای که خواننده با نوشته هاتون برقرار میکنه خیلی عمیقه.
+همیشه پیش خودم میگم مگه ممکنه آدمی این نوشته ها رو بخونه حالش خوب نشه؟ مگه میشه این نوشته ها رو خوند و عاشق نشد؟؟ یا مثلا مگه میشه من همین نوشته رو بخونم و غم رو حس نکنم؟ یا یاد یه غم خاص نیفتم؟ بهترینید ! بی تعارف
++تو بدترین روزهای زندگیم بودم که نوشته هاتون عین معجزه حالمو عوض کرد! واقعا مرسی که هستید 🙂
از صمیم قلب دوستتون دارم و موفقیتتون همیشه آرزومه، ایشالا 120 ساله شید استاد 🙂
———–
آتوسای عزیز
سلام
ممنونم از مهرتون