————
اگر همهی چوبهای دنیا در و پنجره شود، و اگر همهی رنگهای گل و برگ را بکشند روی این درها و پنجرهها، دیگر دیواری وجود ندارم که من نبینم آنسویش چه اتفاقی میافتد. وقتی از کنار پنجرهها میگذرم، نگاهی میاندازم و میبینم که آدمها مشغول زندگیاند؛ کسی دارد غذا میپزد، زنی خط چشم میکشد، مردی ویولنسل مینوازد، دخترک ما گوشهای سگ را نوازش میکند، تو سه تار مینوازی، زنی نماز میخواند، گربهای خودش را میلیسد، دختری به ناخنش دهنه میزند، مردی گریه میکند، من دارم مینویسم، و آنجا در اتاق پشتی دو نفر دارند عشقبازی میکنند…
آجرها و دیوارها را میگذاریم برای آنسوی دنیای ما، آنجا که زندگی وجود ندارد، آدمی نیست. همه را جمع میکنیم و باز اینسو درخت میکاریم، و باز صبر میکنیم ببینیم کدام نجار دست به کار میشود و درختها را اره میکند، و با آن تختهها در و پنجره میسازد.
کاش غصه نخوری از این که بعضی جاها درخت ندارد. کاش از اینهمه تیر و آهن و ساختمان و سنگ و سیمان دلت نگیرد. کاش باور کنی که کسی نمیتواند درخت را نابود کند. کاش فرصتی باشد که با هم نجاری کنیم و یک پنجره برای تماشای همدیگر بسازیم.
4 Antworten
قول بده…اگر قول بدی خب باور میکنم…حتما“.فقط تو چشمام نگاه کن و قول بده که درختها می مونن…خورشید می مونه…و میشه باز پنجره ساخت…
عالی بود
سلام آقای معروفی. من تو فیسبوکتون براتون پیغام دادم ولی جوابی دریافت نکردم. خوشبینانه فکر می کنم که به دلیل تعدد پیام ها و هرز پیام ها تو فیسبوکتون باشه. سوالی داشتم ازتون.
توی کتاب „این سو و آن سوی متن“ نوشته بودین که برای نوشتن هر اثر یک موسیقی خاص رو چندید بار گوش می کنید و از اون الهام می گیرید. در مورد رمان “ سمفونی مردگان“ نوشته بودید که یک کاست بود که به اون گوش می کردید. سوال من این بود که امکانش هست اون رو معرفی کنید؟ خیلی علاقه دارم بیش تر و بیش تر توی این رمان فرو برم و فضای زمستانیشو با لذت تجربه کنم.مطمئنم جواب شما کمک کننده خواهد بود.
در مورد رمانی که جدیدا دارید می نویسید هم بهمون خبر بدید. تو یکی از مصاحبه هاتون شنیدم که گفتید دارم روی رمانی کار می کنم که عاشقش شدم. اگر ممکنه اسم رمان و تاریخ تقریبی پایانش رو بهمون بگین.
پیشاپیش متشکرم.
———–
کاوه عزیز
سلام
اون کاست موزیک ژان میشل ژار بود، کنسرت چین
رمان جدیدم مده آی ایرانی
تا یک سال دیگه هنوز کار داره
همان.. انگار اول ایمان به شکستن است که دیواری را بر میدارد از سر راه بعد تیشه و تبر..