گاهی خدا گاهی من

————-

گاهی خدا

یکی از فرشتگانش را

شبیه تو می‌آفریند

و می‌فرستد میان اقوام بشر

تا میزان زیبایی

از یادشان نرود

هر به ایامی من

صورتم را کف دست‌های تو

فرو می‌برم

و عطر نارنجی عشق را

نفس می‌کشم

تا دلتنگیت

از یادم برود.

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

12 Antworten

  1. دلم می‌خواست
    بین شب‌ها و روزهات
    بین دست‌ها و نفس‌هات
    بین بوس‌ها و لب‌هات
    چنان سرگردان شوم
    که نفهمم دنیا کدام طرف می‌چرخد
    چرا می‌چرخد
    نارنجی!
    دلم می‌خواست بین خنده‌ها و موهات
    اسم تو را صدا کنم
    و وقتی گفتی جانم
    جانم را از نبودنت نجات دهم
    با یک نگاه

  2. مى دانید چند بارى سمفونى مردگان را خوانده ام، آخرین بار ولى پس از گذر از تجربه اى منحصر به فرد و خاص در زندگیم، دوباره خواندمش
    گهگاهى فکر مى کنم، آنگاه که شعرها را پدر سوزاند به چه فکر مى کردى و در حالى بودى
    همه را پدر سوزاند!
    آخرین بارى که خواندمش، سیل اشک بود که رنگین کمانى اَم کرد،
    به من بگو، ان لحظه در چه حالى بودى؟
    یا آنگاه که پس از هذیان هاى شبانه، دیوانه اش کردى،
    آنگاه در چه حالى بودی؟
    به من بگو
    Madnessnotebook.blogspot.com
    Overblackrainbow.blogspot.com

  3. زمان شکست
    و ذهن من تکه تکه شد
    دُرناها تکه‌های مرا به منقار گرفتند
    از فراز اقیانوس گذشتند
    آن سوی آب‌ها
    در شهری که موهای تو
    باد را پریشان می‌کند
    تکه‌های دلم را
    کف دست‌های تو یافتم
    خدای من!
    دستت بریده بود و من
    قطره قطره
    بر زمین می‌چکیدم.

  4. سلام. ببخشید میدونم اینجا نباید این سوال رو بپرسم ولی از طریق سایتی که دوره های آنلاین رو معرفی کردین موفق نمیشم ایمیل بفرستم. خواهش می کنم در صورتی که دوره جدیدی در حال برگزاری بود من رو از قلم نندازید. چندماهه منتظرم
    ——————————
    سلام
    دوره جدید کلاسهای آنلاین از ماه مارس شروع میشه
    اعلام می کنم به موقع

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert