نجاری

——–

تا نجاری نکرده باشی نمی‌فهمی که با چوب باید نرم کار کنی، راهش را بدانی، یادش بگیری، زخمش نزنی، اندازه بگیری، بویش کنی، به تنش دست بکشی، ببُری، جور بسازی، و بعد از پنجره‌ات دنیا را به تماشا بگیری؛ یا به صندوقت دل بسپاری.

وقتی با چوب تند و خشن و بی نگاه کار کنی بهت رکاب نمی‌دهد؛ نه میزی برای نوشتن، نه نربادنی برای صعود، نه حتا تخته‌ای که در گرداب به آن بچسبی. هیچ. 

روس‌ها ضرب‌المثلی دارند که می‌گوید: وقتی روز قیامت خدا همه‌ی روح‌ها را به زمین آورد، بدانها جان می‌بخشد، اما روح دو دسته را نمی‌تواند از آسمان به زمین آورد؛ آهنگسازها و نجارها، این روح‌های سرگردان.


Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

3 Antworten

  1. پس برای همین آیدین به کارخانه چوب بری می رود!
    چه ضرب المثلی!هر چی فک کردم نفهمیدم چرا؟و شباهت نجارها با آهنگسازا چیه و چرا معمارها و مجسمه سازها نه؟!
    پاراگراف دوم ،بعد از چوب،کاما نمی خواد؟

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert