مراکش

——

گفتم: «مراکش؟ هند؟ یا اسپانیا؟»

نگاهم کرد. تا لبخند می‌زند چشم‌هاش تنگ می‌شود؛ براق و تنگ.

گفتم: «بلیت مراکش بگیرم؟»

از آشپزخانه که بیرون می‌رفت گفت: «با تو جهنم هم می‌آم.»

گفتم: «چمدونتو ببند. خب؟»

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

4 Antworten

  1. کمک کن پس.تنهایی همه چی سخته.حتی چمدون بستن.لباس گرم یا سرد؟من خیلی هوس یه جای گرم کردم…خیلی گرم…اصلا“ داغ…مث جنوب خودمون.

  2. گاهی تنها چیزی که از دنیا نیاز داری یک صداست که بگه : آروم باش! همه چی درست میشه! آروم باش عزیز من … آروم …

  3. گاهی از تمام دنیا فقط به یک صدا نیازی داری که بگه: آروم باش! همه چی درست میشه! آروم باش عزیز من … آروم …

  4. زنها وقتی قرار باشد پای چیزی بمانند حتی تا جهنم هم میروند …زنها بطور غریبی در عشق ودوست داشتن مردند و بدور از حساب و کتاب …وجالب اینجاست که مردها برای این عدم مردانگی خود نام زیبای منطق را میگذارند … به نظرشان حساب و کتاب و سبک و سنگین کردن عشق یعنی منطق…

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert