و آن مرغی است که کنار شط از تشنگی هلاک میشود
از بیم آن که اگر بنوشد، آب شط تمام شود.
هرچند که قبلاً تکههایی از همین رمان را در همین صفحه منتشر کردم، ولی حالا که رمان منتشر شده، به جای هر توضیحی مشخصات شناسنامهی کتاب را اینجا مینویسم، و باقی را میگذارم به عهدهی خوانندگان کتاب. از همین لحظه من دیگر نقشی در این اثر ندارم، مثل بقیهی خوانندگان فقط یک نظر دارم. دیگر نمیتوانم بگویم اینجا منظورم چنین بوده یا توجیهی دیگر. وقتی اثری منتشر میشود، نویسندهاش از پشت میز پا میشود میرود کنار خوانندگانش مینشیند. مثل بچههای خوب و آقا.
این را هم بگویم که بدجوری این رمانم را دوست دارم. از بیست و نه نسخه متعدد و گاه بسیار متفاوت، این نسخهی آخری موجزتر و رمانتر از بقیه است. به هر حال بعد از اینهمه سال سرانجام رمان "تماماً مخصوص" با روی جلد زیبای حمیدرضا وصاف منتشر شد. وصاف یکی از بهترین گرافیستهای ایران است، و برای من رفیقی نازنین و هنرمندی حساس است که نیاز به معرفی من ندارد، همین که روی جلدهای کتابهای دیگرم در نشر ققنوس ایران کار اوست برای من کافیست.
در صفحه نخست کتاب نسبت به تلاش چشمگیر زنان ادای احترام شده: با احترام به جنبش زنان ایران، و زنان در سایه.
و نیز یک سپاسگزاری به دوستم مدیون بودم که در صفحهی چهار چنین آمده است:
با سپاس از؛ انسان شریف روزگارم، امیر حسینزادگان که هفت سال برای منتشر کردن این رمان انتظار کشید.
نشر گردون، برلین
چاپ یکم، زمستان ۱۳۸۸، چاپخانه گردون
۴۰۴ صفحه
(ISBN:3-938406-80-1)
جلد:حمیدرضا وصاف
امور فنی: آتلیه گردون
تهیهی هرنوع فیلم، نمایش یا متن رادیویی از این کتاب منوط به اجازهی کتبی نویسنده است.
Gardoon Verlag
Kantstraße ۷۶
۱۰۶۲۷ Berlin
رمان "تماماً مخصوص" به دختران گُلم؛ مهرگان، سارا، مینا تقدیم میشود.
91 Antworten
Khosh be haale maa ke montazere residane in asar budim o shoma khosh khabar budin baraye maa..
عباس جان سلام و صبح بخیر.
هوا امروز بی دلیل روشن و آفتابی نشده است.
امروز دل و چشم من هم روشن شده است.
عباس جان تبریک صمیمانه ام را پذیرا باش.
من تا چند ساعت دیگر با سر نزد ات خواهم آمد.
روزت خوش.
سعید از برلین.
————–
سلام سعید عزیزم
خوشحال میشم
جناب معروفی ما در ایران چطور تهیه کنیم؟
—————
در ایران هم توسط نشر ققنوس منتشر میشه، فعلاً منتظر مجوزیم
cheghadr khoshhalam ke montasher shod koli montazersh boodam
آقای معروفی ، سلام . راهی هست که بشود این کتاب را در انگلستان تهیه کرد ؟ آیا شما و یا گردون نماینده و یا فروشندی ای در انگلستان دارید؟
تشکر و مشتاق خواندن کتاتبتان
——————
سلام
تنها راهش این است که کتاب را سفارش بدهید ارسال شود
با ای میل
[email protected]
تبریک عرض می کنم استاد
سلام استاد
خوش به حال پونه ایرانی که شما را بازآفرید
چه آدمی است که میتواند آدمی مثل شما را بازآفریند
چرا همیشه محکومیم از کسانی که دوست داریم دور باشیم؟
—————–
سلام
تبریک
ما که بی صبرانه منتظریم داخل هم بیاد و بخونیمش
عباس معروفی عزیز،
سلام.
تبریک می گویم. بی صبرانه در انتظار خواندنش هستم. رمانی که „تماما مخصوص“ نوشته شده را باید با „تمام احساس“ خواند، نرم و آرام. و تمام کلماتش را قبل از اینکه هضم کنی؛ آرام آرام زیر زبانت مزه کنی و لذت ببری.
معروفی بمانید.
—————–
امیدوارم چنین حسی را برایتان بسازد
salam Basi,
hanooz mashghoule targomeh hastam, in hafteh mi ayam pishet.rasti chape jadid dastet hast ya nah.
khosh bashi hamid
——————
سلام حمید
تمومش کن بیا تموم ترش کنیم
سلام استاد
این خیلی بی انصافیه…
ما که تو ارشادیم تا کی منتظر مجوز دادن این کثافت ها باشیم؟
اون از ذوب شده
اینم…
این خیلی بی انصافیه…
————————-
ذوب شده مجوز گرفت داره منتشر میشه
اینم در میاد
سلام
تبریک میگم .
پس باید منتظر دو خاطره ی شیرین دیگه باشم .
امیدوارم وقتی این دو زندگی رو زندگی می کنم شما هم اینجا باشید .
کتاب های شما کمک خوبیه تا به نقطه ی شروعم برسم و دیگه آه حسرت ته هر خط نکشم .
امید سبز
ایران آزاد
سلام آقای معروفی
خوشحالم از چاپ کتابتون و تبریک می گم و بی نهایت از این بابت خوشحالم که همیشه قلم نویسنده پر توان است و پیروز!
موفق باشید بزرگوار.
سلام استاد عزیز
قدم نو رسیده مبارک
این روزها که حال و هوای خودم ابری تر از هر ابری است
به مانند دیگر دوستان منتظر دیدن رمان شما می مانیم
شاد و سبز باشید
—————-
ممنونم
تبریک میگم. …من نه ادیبم نه منتقد ادبی ولی از اونجا یی که کمی تاریخ بلدم مطمئنم که نوشته های شما جزئ مدارک مهم تاریخی هستند………..( متاسفانه یکی از بخشهای سیاه تاریخ کشور عزیزمون) و هر چه زمان میگذره به اهمیت اونها اضافه میشه.
——————
کاش می شد داستانی پر از رنگهای شاد نوشت
یعنی کسی می تونست ساعت ۲ نصفه شب خبری بهتر از این به من بده؟؟
واقعا خوشحالم و منتظر چاپ کتاب.
تبریک.
——————-
امیدوارم مسافری کسی بیاد که بتونم کتاب رو برات بفرستم
استاد کاشکی این نظر رو تایید نکنید چون فقط دلم می خواد خودتون بخونیدش.
یک ساله که دارم رو رمانم کار می کنم و خیلی دلم می خواد تا بعد عید چاپش کنم.
اما تمام تلاشم اینه که این خدمت لعنتی رو تمومش کنم و سریع پاسم رو بگیرم و یه راست بیام یه سر پیش شما.
بیام و بهتون بگم هنوز کلاغای اینجا دارن می گن برف، برف
و آقای لرد
تو اردبیل به اون سردی هنوز داره کارخونه پنکه سازیش رو اداره می کنه.
باور کنید اگه تا یه سال دیگه برنگردید ایران خودم میام اونجا…
خیلی دوستون دارم…
باسی عزیزم
سپاس که می خوانی
این بهترین فصل داستان نبود که فرستادم
جانکاه ترین آنها بود
و باور نمی کنم که اینهمه آشفتگی ذهنی راوی از طرف خواننده پذیرفتنی باشد
اما عباس
راوی رو نمی شه مهار کرد
راوی از من چابک تره و تلاش سختی هست برای رکب زدن به راوی
که اگر بازیچه بشم چیزی از داستان باقی نمی مونه
به هر صورت
خیلی خوشحالم از داستان
و اگر اجازه بدید
اردیبهشت که به برلین اومدم با تحفه ای تماما مخصوص بر می گردم
هرچند که تاب و تحمل ندارم
راستی
عکس این پست باز نمی شه
ممکن هست مجددا بازسازی کنید
————————
روش کار می کنم
آقای معروفی عزیز
چقدر خوب که تو این روزهای سیاه هنوز هم میشه یه خبر خوب شنید. تبریک میگم و بی صبرانه منتظر خوندنش هستم.
چطور میشه تو دانمارک این کتاب رو تهیه کرد؟ یا این که از طریق نت میشه خرید؟
————————
سلام سپیده عزیز
دوتاشو برات می فرستم
با درود
استاد عزیز خوشحال شدم
امیدوارم همواره داستان بنویسید و چاپش کنید و ما همواره خوشحال شویم و همواره بخوانیم و همواره لذت ببریم
چگونه از دبی میتوانم همواره کتاب شما را داشته باشم البته من یک رمان همواره از شما دارم و یک نقد ادبیتان را ولی همواره مفتی و مجانی بود مفتی مجانی بود به خاطر اینکه همواره از روی اینترنت دانلود کرده بودم
همواره تبریک می گویم و امیدوارم همواره معروفی باشید
همواره پاینده و سلامت باشید
همواره
همواره ….
—————
همواره مرسی
کتابها رو می تونیم همواره از طریق مسافر براتون ارسال کنیم
ey shoroe latif jaye alfaze majzob khali….
chi begam joz inke nafasat masih.hich ketabi behtar az samfony mordegan va hich nevisandeee behtar az abase maroufi nist
——————–
ممنونم از لطف شما
ولی خیلی ها هستند که داستان ها رمانهای خوبی می نویسن
سلام
استاد خبر خوب دارم.
کل گردون رو بعد یک ماه دوندگی امروز تونستم بگیرم.
۵۲شماره کامل.
اگه مشکلی پیش نیاد و کیفیت مجله تو اسکن خیلی پایین نیاد
برای عید یا حتی زودتر می تونیم چند تا شماره بذاریم رو نت…
————————–
عزیزم سینا
اینکه تا به حال خودم اقدام نکردم، یکی مسئله ی وقت بود، و دیگر مسئله ی کیفیت.
مهم تر از هر چیزی برای من کیفیت کار است، امیدوارم با سلیقه ی خودت این درخت را در اینترنت بکاری تا خودم برگردم و شخصاً با دسته گل ازت تشکر کنم
و یه موضوع دیگه
یه آشنایی تو آلمان پیدا کردم فقط توی برلین نیست که بتونه مستقیم از کتاب فروشی کتاب رو تهیه کنه.
می شه از طریق پست و یا اینترنتی کتاب رو سفارش بده و بدستش برسه؟؟
————————-
بله
هرجای آلمان باشه می تونه به من ای میل بزنه
[email protected]
سلام
حالتون چطوره ؟
امسال سال عجیبی بود
هر چند هیچی مرهم این همه درد نمیشه ولی اخبار خوبی که از جانب شما شنیده میشه امیدیه واسه ی این روزگار
خیلی تبریک میگم واسه ی دوتا کتابتون و برای و „خدا گاو را آفرید“ امیدوارم هیچ وقت تموم نشین
——————–
آره. امسال برای همه سال بدی بود. امیدوارم با همین گل کوچولو همه بهار پهناوری داشته باشیم
سلام استاد
تو ایران فیلتر شدی ولی بالاخره سد این فیلتر رو هم شکوندم و اومدم !
چندتا مطلب اخیر رو نخوندم … با خوندنش لذت بردم ….
استاد به چه شکل باید این رمان و رمان ذوب شده را تهیه کرد ؟
درود بر شما استاد گرامی
————-
سلام حسام عزیزم
گوگل ریدر بهتر از فیلترشکن است
اگر مسافری از اروپا دارید خبرم کنید
چه خمارمان کند این شراب هفت ساله. مبارک باشد. از دلتنگی هم نپرسید و نگویید…
—————
شنیدم که به زودی خواهی آمد
سالینجر مرد…
هولدن
گریه نکن
همه یه روز می میرن…
استاد چه خبر خوبی
خیلی خوشحال شدم
بالاخره ..
حتما تهیه اش می کنم
بامهر
به به چقدر خوش شانس هستم من که به زودی میام زیارت استاد و یکی حتما میخرم.
نگید هدیه که بهم بر میخوره.باید خرید.
آخ که چه افتخاری میشد واسه من اگر (کابوس..) همراه این اثر جاوید میامد به بازار.حیف که زیادی به مشکل برخوردیم.
خوب عیبی نداره هنوز هم برای من افتخاره که شما دارید کار من رو ویرایش میکنید.
راستی کی تموم میشه استاد.مردم دیگه از هیجان
————————-
سلام
دیگه نزدیکه. همین چند روز آینده
امروز ناتور دشت غمگین است
روح سلینجر شاد باد
—————-
هولدن یتیم شد
بی صبرانه
منتظرم
استاد یک سوال
شما در فیس بوک هستید ؟
به چه نامی ؟
من به گمانم شما را ادد کردم . اما می خواستم مطمئن شوم خود شما هستید
بامهر
——————
سلام
من در فیس بوک نیستم. صفحاتی به نام من توسط علاقه مندان درست شده که خودم نقشی ندارم
سلام آقای معروفی عزیز
تبریک میگم. خوشحالم به خاطر „تماما مخصوص“.
پیروز باشید.
—————–
مرسی مرسی
سلام
تبریک می گم بهتون استاد …
کتابتون رو نمیشه از داخل ایران تهیه کرد ؟
—————-
سلام
امیدوارم مجوز بگیره، وگرنه از طریق مسافر میشه فرستاد
مدتهاست که منتظر رمان تماما مخصوص هستم. من به تازگی به کانادا آمده ام، نمی دانم چگونه می توانم این کتاب را تهیه کنم.
اول تابستان ۷۸، به همراه یکی از دوستانم برای پیدا کردن کتاب „سال بلوا“ زدیم به کوچه پس کوچه های انقلاب. نفهمیدیم که چطور از زیرزمین یک چاپ خانه با بوی تند مرکب و سیگار، سر در آوردیم. جلوی میز پیرمردی که مشغول خطاطی بود، خبردار ایستادیم. گفت:
– چه کتابی؟
دو تایی گفتیم:
– سال … ب
و من ادامه دادم:
– بلوا
از بالای عینک به ما نگاهی انداخت و گفت:
– چقدر پول بابتش می دهید؟
خیالمان راحت بود که بیشتر نداریم، گفتم:
– ۳۰۰۰ تومان
او گفت:
– بیشتر می ارزد، ولی دست نویسنده از دسترنجش کوتاه است و من هم پولش را برای کارهایی در همین راه صرف می کنم. همه پولتان ۳۰۰۰ تومان است، درسته؟
– بله
– ۲۵۰۰، ببرید
کتاب را قبلا یکی خوانده بود، از صفحات تا شده معلوم بود. دانشگاه که تمام شد رفتم خانه، خانه پدری در شمال ایران، شاهی قدیم. تمام تابستان را با سال بلوا، باران، حسینا و رطوبت سر کردم. شهریور با بوی دود شالیزارهای سوخته بعد از درو، از خواب آن سال بیدار شدم تا بلوایش را در سالهای بعد ببینم.
من تماما مخصوص را می بلعم…
————————————-
سلام
چه خاطرات قشنگی. و چه خوشبختم که در خاطره ی برخی آدم ها راه می روم.
مرسی
کتاب تماما مخصوص را برایتان پست می کنم
سلام آقای معروفی. میدونم شما با سایت رادیو زمانه همکاری می کنید. امروز متوجه شدم سایت رو طرفدارن دولت ایران هک کردن. لطفا اگر از سایت جدید زمانه آگاهی دارید لینکش رو برای من بگذارید. خیلی ممنون می شم از محبتتون
—————————————-
سلام
سایت زمانه هک شده، و همکاران من در حال حاضر بر اوضاع مسلط شده اند، و فردا یا پس فردا دسترسی خواهیم داشت
وحشی گری رو می بینین معروفی عزیز؟؟؟؟؟ زمانه رو هک کردن. ولی زمانه هم اونها رو هک میکنه یه روز واسه همیشه.
سلام استاد
شما به عنوان نویسنده محبوب من به من که از زندگی خسته ام چه توصیه ای دارید؟
به من که در جوانی احساس پیری میکنم؟
و..
راستی حتماً خبر اعدام ها ی اخیر را شنیدید؟
قبلاً چندین بار براتون نظر گذاشته بودم که برگردید ایران که ما چقدر دلمون میخواد پیشمون باشید و ..
اما الان میخوام بگم برنگردید
دعا کنید که منم بتونم از اینجا فرار کنم
نمیدونم مشکل اینجاست یا مشکل از خودمه که بی قرارم و نمیتونم یه جا بند شم و اینجا دلم نه برای چیزی میتپه نه دستم به کاری میره
میدونم دارم به طرز ملال آوری درد دل میکنم
اما اینجا یکی از جاهایی هست که میشه راحت حرف زد و میتونی مطمئن باشی که مخاطبت حتماً اونو میخونه!
اگه دوست داشتین یه سرم به وبلاگم بزنید… نظرم اگر گذاشتید که من از خوشحالی سه تا جیغ میکشم.
————————
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
آره. ما هم اون خبرها رو می خونیم و دردآوره
به وبلاگت هم سر می زنم. چشم
درود بر شما آقای معروفی
مدتها پیش که از علاقه ی زیادم به خوندن کتاب „ذوب شده“ ی شما برا تون نوشتم، و گفتم که تو ایرانیم و بدبختانه دسترسی به آخرین نوشتهای شما نداریم، با مهر بی اندازه ی شما مواجه شدم که گفتین برام این کتاب رو میفرستین اما به مسافری که خارج ایران باشه…
میدونم که لطف بزرگیه و من اصلا نمیتونم هیچ تعارفی بکنم ،پس
از اون روز من دارم یکسره میگردم دنبال یه آشنای که اونور باشه!
و بلاخره یک آشناِ(نه چندان آشنا ) پیدا کردم که هامبورگ زندگی میکنه و عید قرار ِ برگرده ایران.
حالا هم که امدم به سایتتون مبینم که کتاب رمان „تماما خصوص“ رو منتشر کردین.
نمیدونم چرا بیشتر علاقه دارم این کتاب(تماما مخصوص) رو بخونم! ، مخصوصا وقتی خودتان میگین:“بدجوری این رمانم را دوست دارم“(ممکنه بگین چقدر پـُر رو ام، اما مگه میشه از چنین تحفه ای گذشت؟)
.
باز هم بخاطر این لطف بی اندازتون متشکر
و امیدوارم روزی برسه که همه ما ایرانی ها در کنارم هم باشیم و آزادانه کتاب مورد علاقمون رُ از کتابفروشی ها بخریم.
———————
چشم. براتون می فرستم
سلام
من تازه شروع به خوندن مطالبتون تو سایت رادیو زمانه کرده بودم ولی سایت رادیو زمانه هک شد!!
مرسی از زحمتتون
هزار بار تبریک!
و تا به زودی…
مریم پ
—————–
سلام مذریم عزیزم
عکس آقا رو دیدیم، چه مردی شده.
چشمت هم روشن
سلام پدر عزیز
تماما تبریک، بابت انتشار „تماما مخصوص“ که سالیانی در کنار نسخه های متعدد اش، آن را خواندیم و نوشیدیم.
با مهر
——————–
سلام پیام خوبم
برات پست می کنم عزیزم
سلام
هر چه خواست دل تنگم گفتم. اما با گفتن و شنیدن چیزی درست نمیشه. حتی دردی تسکین پیدا نمیکنه. فقط زمان میگذره…
زمان داره میگذره
همین الان که من این جملات را مینویسم
و همون موقعی که شما دارید میخونید
زمان بین گفتگوهای ما میگذره
میگذره
فکر میکنم که یکی هم منو مثل آیدین چیزخور کرده
کاش یکی هم منو مثل یوسف قطعه قطعه میکرد
دارم چرند میبافم
چون خسته ام و میخوام زمان بگذره
Hanooz ketabha nareside..bitabam va chesh entezar.Mitarsam sobha ke sare karam ketabha beresan…….Nemidoonam bayad beram Edare Post paigiry konam ya chan rooze dige ham sabr konam.
Ha rooz be khodam migam mishe emrooz ke raftam khoone ketabhaye nevisandeye mahboobam poshte dar bashe.
———————–
سلام
کتابا تازه پست شده و حداقل یک هفته طول می کشه معمولا
سلام استاد معروفی عزیز و مهربان.
من براتون یه ایمیل فرستادم در رابطه با کتاب، و از اونجایی که خیلی هول ام و انتظار بلد نیستم، و می ترسم کتابتون تموم بشه و به من نرسه، اینجا دوباره براتون پیغام می ذارم.
من ایران هستم و دو تا دوست دارم تو اروپا، یکی سوئد و یکی بن. سوئدی یه اسفند ماه میاد ایران ولی اگر فرستادن تو آلمان راحت تره، لطف می کنید به من بگید چطوری باید اقدام کنه؟ من چجوری باید آدرس اونو بدم، و اون چطوری باید هزینه کتاب و پست رو پرداخت کنه؟
استاد، من هول ام ها! و بد جور منتظر جواب، و بعد کتابتون. در یابید ما را…
——————————–
سلام
به دوستتون بگید به من ای میل بزنه بقیه شو خودم پیگیری می کنم
سلام
آقای معروفی عزیز
صمیمانه بهتون تبریک میگم.
ما هم منتظریم در ایران،
تا تماما مخصوص رو ببینیم (طرح جلدش رو می گویم) و البته بخوانیم.
با مهر
سلام آقای معروفی نازنین
صمیمانه عرض تبریک دارم نویسنده محبوب و گران قدرم. سبز باشید امروز و هر روز.
————–
سلام
ممنونم و همیشه سبز باشی
سلام
تبریک میگم استاد عزیز
خسته نباشید
به امید انتشار کتابتون در ایران (به همین زودی ها)
استاد عزیز یه دنیا تبریک.
از نوجوانی تا حالا با نوشته هاتون زندگی کردم.الان هم آخر دنیا (استرالیا) زندگی می کنم.نمی دونم که اینجا چه جوری می تونم کتاب رو تهیه کنم؟ اگه لطف کنید و راهنماییم کنید کلی خوشحال میشم.
بی صبرانه منتظر خوندن این کتاب شما هستم.
——————————
سلام
توی همین صفحه جایی سمت راست نوشته: تماس
اون ای میل منه
آدرس تون رو برام ای میل کنید تا براتون پست کنم
با سلام خدمت استاد و همه دوستان میخواستم یادآوری کنم که تهیه تمام کتابهای نشر گردون ار طریق سایت، مدتیست که امکان پذیر شده. آدرس سایت نشر گردون و خانه هدایت برلن:www.abbasmaroufi.de
سلام آقای معروفی.
خیلی خوشحال شدم. تبریک می گم.
من برای تحصیل توی هند هستم.هروقت دلم برای داستان و رمان تنگ می شه به وبلاگ شما سر می زنم. امیدوارم هرچه زودتر بتونم این کتاب رو تهیه کنم.
موفق باشید و پیروز
استاد عزیز دوباره شاهد تغییر برنامه شما در رادیو زمانه هستیم…سایت که اطلاعاتی خاصی نداشت… می خواستم بدانم آیا تغییر برنامه کارگاه داستان همیشگی است یا موقتی؟
با تشکر
———————–
سلام
برنامه من تغییر نکرده، فقط کاهش یافته، و داستان خوانی ادامه دارد
دوستون دارم برای همیشه
مواظب خودتون باشید و پایدار و سربلند باشید
——————–
ممنون از شما
سلام آقای عباس معروفی
امیدوارم که حالتون خوب باشه
اول: بعد از مدت ها برگشته ام به اینترنت و اول جایی که سرک کشیدم همین خانه مجازی شماست. آقای معروفی، متاسفانه کوردلان هر روز بیشتر از دیروز پا روی سیم ها میگذارند و هرجا که غیر مدح شان سخنی رفته باشد به تک ترفندی که آموخته اند فیلتر می کنند. بعد از پست “ مهر خاوران “ با علامت سوالی که براش گذاشتید اینجا نبودم و حالا به مدد هیتلرشکن به شما رسیده ام. متاسفانه “ حضور خلوت انس “ فید ندارد یا شاید من ِ کم سواد آدرس خوراکش را پیدا نمی کنم؟ استفاده از گوگل ریدر یا به زبان بچه های گوگل باز “ گودر “ به مراتب راحت تر است و برای ما که زیرپای این فیل سواران نشسته ایم شاهکاریست که با خود قرار گذاشته ام در اولین فرصت برای مدیران گوگل ایمیلی ارسال کنم و از طرف خیل عظیم دوستانی که از این پدیده شگف انگیز استفاده می کنند تشکر و قدردانی نمایم
دوم : نمی دانید چقدر از چاپ “ تماماً مخصوص “ شادمانم. امیدوارم که از هفتادهزار خوان ارشاد؟ (که افسوس ارشاد اینان معنایی سوای گفت صائب دارد؛ نیست غیر از عشق خضری در بیابان وجود/ هر کجا گم گشته ای بینی بعشق ارشاد کن) به سلامت گذشته به جایی که به آن تعلق دارد، یعنی پشت ویترین زیبای هرچه کتابفروشی ست و کتابخانه شخصی همه دوستداران قلم زیبای شما برسد تا ما که نه مسافری به شهر برلین داریم و نه اجازه پرواز نزد شما، به همت “ ققنوس “ رمانی ناب بخوانیم و کیفور شویم.
سوم: قبل تر بیشتر می نوشتم، اما انگار چشمم که به سرخی و سیاهی ِ چکمه پوشان چوب به دست افتاد، چشمه ی کوچکی که ذوقش را داشتم خشکید، حالام نمی دانم اجازه دارم خطی که پس از قرن ها کشیده ام را برای شما بخوانم یا نه؟ فعلاً بی اجازه می نویسم
جا مانده چشم هام
روی نقش حنای ِ دست هات
تلنگری بزن نگاهم را
تو، پری از زیبایی
.
موفق باشید
———————–
چقدر این شعر قشنگه
مرسی آرش عزیزم
مشکل فید حل شد. اشکال از من و اینترنت و جستجوگر و فیلترینگ و این ها بود
حالا باید به انتظار تمام مخصوصی فرو روم برای خواندنش…کاش زودتر بشود خواندش، تاب انتظار نیست.
تبریکی تماما مخصوص.
———————
سلام نرگس عزیزم
منتظر مسافری از چهارباغ می مانم
و مرسی
سلام استاد
شماره ۲ گردون رو براتون میل کردم
اگر راضایتتون رو جلب کرد اطلاع بدید که باقی شماره ها رو هم دونه دونه آماده کنیم و روی نت بگذاریم
با احترام
سینا حشمدار
استاد من برای این ایمیلتون فرستادم
درسته
[email protected];
درسته؟
———————
[email protected]
فرستادم…
——————–
رسید. ممنون
سلام استاد
یک تبریک مخصوص برای چاپ رمانی که دوستش می دارید
و
یک خسته نباشید برای همه زحمت هایی که روش کشیدید.
امیدوارم بتونم یه روز بخونمش.
سربلند باشد
————–
سلام عزیزم
فکر می کنم اجازه بگیره
چون ذوب شده مجوز گرفت و چند روز دیگه منتشر میشه
tabriko khaste nabashi baraye salha entezar
سلام باسی عزیز
خیلی خوشحال شدم که کتاب جدیدتون بیرون اومد
کتابهای شما جزء کتابهایی هست که قبل از مردن باید خواند
امیدی برای دیدن فردا
مرسی
—————-
سلام
مرسی برای مهرتان
خیلی دوست دارم
و خیلی ازت متشکرم مخصوصا بابت سمفونی مردگان
و ای کاش می شد دور این جمهوری اسلامی با خودکار آبی یک خط کشید
——————-
سلام
ممنونم از لطف شما
سلام استاد
در کارگاه داستان نویسی زمانه . داستان هایی که شما به گونه نقدشان می کنید و منتشرشان می کنید باید شرایط خاصی را داشته باشند ؟
می شوند توضیحی در باره ی چگونگی انتخاب داستان ها بنویسید
من یک داستان فرستادم همان روزهای اول که کمی طنز بود
و شاید زیاد هم قوی نبود . شاید اصلا قوی نبود ..
بامهر
——————-
پس یه داستان قوی بفرست
سلام استاد عزیز
شما گفتید که برنامه کارگاه تغییر نکرده…من برای شما جدول پخش دو تا یکشنبه را می فرستم که برنامه نیلگون عبدی کلانتری جایگزین کارگاه داستان شده.
ممنون ار توجه تان
http://zamaaneh.com/schedule/2010/02/post_1148.html
http://zamaaneh.com/schedule/2010/02/post_1141.html
————————
سلام
نگران نباش
کارگاه داستان هم در ادامه ی اون هست
با درود
سرانجام هفت سال خیلی وقت است که سرانجامش طول کشیده است و شما مطلب جدیدتری ننوشته اید به رادیو زمانه رفتم ( کارگاه داستان ) دو مطلب را خواندم یکی داستان دیگری مطلبی در مورد ادبیات مقاومت واقعا دیدگاهم را در مورد ادبیات مقاومت تغییر دادید ممنونم ( برای اینکه منظورم را بیشتر متوجه شوید در قسمت نظر خوانندگان نظرم را نوشته ام ) حال خواستم تا یک شعر جدید بنویسم که بی ربط با ادبیات مقاومت نیست
من مردودم
زیرا که در تمامی صحنه های تیر و اصلحه و تفنگ
سینه ام شکافته نشد
من مردودم
چون که در زیر غروالها سنگ
دستانم حتی خونی نشد
من مردود این صحنه ام ….
با تشکر پاینده و شاد باشید
——————–
مرسی برای شعر و نظرهات
ولی اسلحه و خروارها سنگ را با دقت بیشتری به کار بگیر
خوشحالم که یاد می گیری
سلام ، تبریک می گم.ممکنه اگه وقت داشتید ،دو داستان کوتاه منو تو بلاگم بخونید؟ممنونم.
——————
چشم. می خونم
سلام باسی
توی این مدت واقعا چشم باز نکردم
هرچند که شاید باور کردنی نباشه
اما یه امیدی همیشه ته دلم میمونه واسه اینکه تماما مخصوص رو از دست ندم
من به این امید زنده ام
و مرسی از کمکت و انگیزه ای که به من دادی
آقای جادوگر
ایمیل آخرم جوابی نداشت که شاید نبایستی جواب می داشت یا نرسید به حضور شما
مهم نیست
مهم اینه
که هرکس یه رویا داره
رویای من هم شنا کردنه
می خوام یه بار دیگه در دریایی از داستانهای تو شنا کنم
دعا کن
دعا کن که بتونم
———————
همین روزا یه نفر میاد و برات یه نسخه کتاب تماما مخصوص میاره
آماده کرده م و منتظرم یه مسافر بیاد
دارم یه داستان خوشگل می نویسم. صبر کن، عجله نکن، این داستانمو باید بخونی
گناهِ ما چیست
که همیشه باید عکس روی جلد ببینیم و
خاک بر سرمان بریزیم
که در این خاک چسبانده شدیم؟
این خاکِ مقدس
حالا شده است باتلاقِ افسوس ها
و رنج ها
و…
تبریک نمی گویم…
————————
همه امیدواریم این کابوس تموم بشه
سلام استاد
چشم
یک داستان قوی می فرستم
راستی
نگاهی هم به وبلاگ شاعرنواز بی اندازید
به روزش کردیم
http://shaernavaz.blogfa.com/
بامهر
————
چند بار دیدم. خودم می بینم
چرا من تایید نشدم؟
—————-
کجا؟
سلام استاد گرامی
با تبریک فراوان
من در ایران واقعا آرزو دارم رمان تماما مخصوصتون رو مطالعه کنم
دوستی دارم که ماه آوریل به سوئیس سفر میکنه. میخواستم بپرسم امکان تهیه کتاب در سوئیس هست؟
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
—————————
سلاتم مریم عزیز
سوییس خیلی راحته
دوست شما آدرسش رو برای من ای میل می کنه و من کتابو براش پست می کنم
همین
کاش گیرمان بیاید.
عجب طرح جلدی هم دارد.
دوست داشتم یک روز ببینمتان. فقط یک روز. یکی از آن آرزوهایی که نمیدانم چرا هیچ وقت چشمم آب نمیخورد که به واقعیت بپیوندد
—————–
امیدوارم به برلین سفر کنید
سلام استاد
طرح کتاب را خیلی دوست دارم
انشاالله به زودی خود کتاب را هم خواهم خواند
راستی
برای شما ایمیل زدم در رابطه با ماجرای کتابم.
بامهر
————-
سلام
خوندم. جواب می دم
سلام استاد
……..
دیگر صداش را نشنیدم. سرما روی تنم شکست، جوری که صدای ترک خوردن پوستی خشکیده موهای تنم را سیخ میکرد. خدای من!
و عجبا از خدایی کلماتت!
دهانم دریا می ریزد
و ماهیها ی سیاه
از هراس کوسه ها
دلفین های عاشق
قد می کشند!
..
.
شاد زی
———————–
ممنونم از لطف شما خانم مینا درعلی
سلام استاد
تبریک می گویم.
این شعر را به شما تقدیم می کنم:
((
(برناردو برتولوچی کارگردان فیلم مشهورِ : آخرین تانگو در پاریس)
؛چرا نمیکنی صدایم؟؛
برنارد!
نگاهم کن که چگونه
تنه میخورم از درختان این کوچههای تنگ
جایی برای ماندن، تنگ میشود
گلوگاه تبسم انسانی، تنگ میشود
یگانه آشیانهام، تنگ میشود
کجایی؟
کدامین آخرین تانگو در پاریس را میرقصی؟
اینجا عیسیهایند
در آتش سوخته
و چه بسیارند ابراهیم ها
بیغیرتانند اینان
حتی به شعری، به ترانهای
عصمت مادرشان را باز نمیجویند
برنارد! کجایی؟
به کدامین تانگو برقصم این ضحاکان را؟
مار بر لبان را؟
میمکند آخرین دیوار آشانهام را
تا ذبح شوم به زیر تبسم اسماعیلها
جایی برای ماندن، تنگ شده
گلوگاه تبسم انسانی، تنگ شده
خِر خِر نفسهایم را به آخرین تانگو در اینجا نمیرقصی؟
محمد حسین جدیدی نژاد
اسفند ۱۳۸۸ ))
خدانگهدار
————
مرسی عزیزم
چقدر قشنگ
دستتون دارد نکنه آقای معروفی.
امیدوارم ناشر کتابتون رو به امریکا هم بفرسته.
سلام: خیلی خیلی خوشحال شدم از دیدن کتاب جدیدتون . آ قای عباس معروفی عزیز من در آمریکا هستم , می خواستم بدونم چه جوری می تونم کتابتون رو تهیه کنم؟؟
——————
به من ای میل بزنید و آدرس تون رو بدید
سلام استاد.
تبریک می گم.
تکلیف ماها که در ایران زندگی می کنیم چیه؟ می تونیم کتاب رو پیدا کینم؟
——————
سلام
هر وقت مسافری به اروپا داشتید خبرم کنید
رسید! ممنون!
برای رسیدن پاییز لحظه شماری می کنم.
——————–
سلام آرزوی عزیز
امیدوارم پاییز با کتاب تازه ای بیام
سلام استاد معروفی عزیز
تبریک بابت کتاب و تشکر برای خستگی ناپذیری تان
بی صبرانه منتظرم بخوانمش ،برایتان ایمیل زدم و منظر جواب و ادامه کارها
راستی وقتی به کامنتها جواب می دهید خیلی خیلی دلگرم کننده هست
—————–
سلام بابک عزیزم
من هم منتظرم که بخوانیدش
جدا ۱۰۰ یورو باید برای ارسال کتاب بفرستم ؟!! 🙁
——————
کی چنین حرفی زده؟
مگه شمش طلا می خری که ۱۰۰ یورو بفرستی؟
Baz az rooye atash paridim…..mesle bache shirhaye kochooloo ke az halghehaye atash miparan
Baz aido jashn gereftim
ba deli khoonin va labe khandan…mage mishe Neda va Sohrab …. ro az yad bord? mesle hameye in 1400 sal ta gorgha natoonan farhange zibamoono ba bayaniyehashoon az ma begiran.
Aidetoon mobarak
————-
سلام خانم افسانه جهانفر
سال نو بهارتان پر از شادی سرسبزی
امید که سال نو برای همه ی ایرانی ها خوشبختی بیاورد
سلام آقای معروفی عزیز
نوروزتان مبارک.
.
از شمش طلا هم با ارزش تره اما ،
راستش اون کسی که تو هامبورگ بود و آدرسش رو واستون فرستاده بودم چنین حرفی زده.
گفت که تماسی داشته که ازش خواستن برای ارسال کتاب باید ۱۰۰ یورو بپردازه!
!
عجب بدبختی هستیم ما که اینور ِ آبی هاکه واسه خوندن کتاب مورد علاقمون باس …
————————-
سلام
اون آقا اصلا حوصله ی حرف زدن با منو نداشت
مگس می پروند، و می گفت عمر طولانی کرده و روزها چقدر کش میاد
یه رفیق آدم حسابی نداری اینورا؟
یا راه دیگری بگو تا کتاب رو تقدیم کنم
نمیدانم چه فکر کردی نمیدانم آیا حتی خوانده ایی کارهای به ظاهر کارم را یا نه اما میدانم که دوس دارم یکروز یک شاهکار ازت بخوانم
———————-
سلام
بهارت مبارک
چند روزی به شدت گرفتار بودم
ببخشید منو
Aghaye Irani inghadr khoobeh va ghashang minevise ke adam be khodesh jorat mide bedoone inke mesle Aidin moaddab azash ejaze begire khaili khaili doostesh dashte bashe.
Gahi yaddashthaye maskharam,zendegim,esme kasi ro to yaddashty avordan, tavaghoe ziadam az aghaye Irani shakham mizane hamoonjoory ke fazaye basmeiye hotel aghye Irani ro shakh mizad.
Bebakhshid esme kasi ro toye yaddashty avordam ke lozoomy nadasht biaram……..shoma har cheghadr ham bedoonid bazam nemidoonid jense man majboore inntor bashe.
Sar dar niavordy? mohem nist,faghat mamnoon ke mano to sitet tahammol mikony.
——————–
سلام افسانه عزیز
شاید زمانی که آدم صرف نوشتن یه رمان می کنه، تزریق میشه توی اثر و باهاش می مونه، با اینکه سعی کردم توی این رمان حادثه رو بی رنگ کنم، ولی بی رنگی خودش یه رنگه
و مرسی که کتابمو خوندین
عنوان خودش باید به تنهایی جورِ یک داستان را بکشد !!!
سلام آقای معروفی عزیز، خوشحالم که رمان ذوب شده هرچند با ممیزی فراوان در ایران چاپ شد و به دست من رسید البته قبل از اینکه بخواهند از بازار جمع اش کنند.
رمان تمامن مخصوص رو چطور باید در ایران گیر آورد و خواند؟آیا مجوز ش برای نشر ققنوس امده؟
با تشکر فراوان
سلام آقای معروفی عزیز
من در تورنتو هستم و مشتاقانه دلم می خواد کتاب رو بخونم. چطور می تونم کتاب رو تهیه کنم؟
——————
سلام
لطفا با ای میل تماس بگیرید براتون بفرستم
سلام استاد معروفی
خیلی دوست داشتم تماما مخصوصتون رو بخونم اما به هر کتابفروشی سر زدم با تعجب نگاهم کردند. بعد فهمیدم که هنوز ققنوس مجوز چاپشو نگرفته!
هرچند با این اوضاع بعید میدونم اما بازم مشتاقانه منتظر چاپش میمونم.
جناب معروفی ! ما که در ایران هستیم چطور میتونیم کتاب رو پیدا کنیم و
بخونیم ؟! من مشتاقانه علاقه دارم تماماً مخصوص رو بخونم . لطفاً راهنماییم کنید
——————-
برای ایران جز بازار سیاه کتابهای قاچاقی راهی نمی شناسم