زبان دیپلماسی

————

روزگاری که در آنیم تنها زبان دیپلماسی تو را می‌رهاند. روراستی و ساده‌دلی کودکانه چیزی جز باخت نصیبت نمی‌کند. باید با هر کسی حتا با خدا نیز به زبان دیپلماسی حرف بزنی تا گلیمت را از آب بکشی. دیپلماسی یعنی زبان معامله. یعنی چیزهایی را بگویی که منفعتی حاصل می‌کند، وگرنه دم فرو بندی. زمانی تصور می‌کردم وقتی آدم با کسی یکدل شد هرچه در سینه دارد بیان می‌کند. نمی‌تواند با زبان معامله و دیپلماسی باهاش حرف بزند. آدم که دلش را معامله نمی‌کند.

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

6 Antworten

  1. خواهش می کنم.قابلی نداشت (:
    (شوخی با وبلاگتون در جواب اون سپاس.من حتی جواب اونم می دم .خب شمام حداقل اینجوری یه لبخند بزنید 🙂 بهتر از جواب ندادنه که

  2. آدمی دلش رو که معامله نمی کنه ؟؟؟ نه نه نه
    آدمی دلش را قربانی می کند…
    (زمان شکست
    و ذهن من تکه تکه شد
    دُرناها تکه‌های مرا به منقار گرفتند
    از فراز اقیانوس گذشتند
    آن سوی آب‌ها
    در شهری که موهای تو
    باد را پریشان می‌کند
    تکه‌های دلم را
    کف دست‌های تو یافتم
    خدای من!
    دستت بریده بود و من
    قطره قطره
    بر زمین می‌چکیدم.)

  3. ادم که دلش را معامله نمی کند … پس دیپلماسی بی معناست. عشق دیپلماسی نمی شناسه اگه عشق باشه. بی توقعه و بی چشمداشت

  4. عباس عزیزم…جان دل…قربان دل شما…شما به همون زبون خاص خودت حرف بزن بزار ما دلمون به بودن نویسنده مورد علاقه مون خوش باشه تصدقت

  5. سلام عباس جان این روز ها خیلی چیزها مد شده دیپلماسی… بیا این لباس آهنی رو در بیاریم

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert