اطلاعیهی شمارهی ۲ کانون نویسندگان ایران
با گذشت دو روز از وقوع زلزله در شهر بم و روستاهای اطراف آن, اکنون عمق فاجعه بر همگان روشنتر شده است. ما ضمن همدردیِ دوباره با بازماندگان این فاجعهی بزرگ اعلام میداریم که فعلا مبلغی از حساب کانون صرف کمک به بازماندگان این مصیبت شده است. به علاوه, در ظرف همین ۴۸ ساعت اخیر بسیاری از افراد و سازمانهای فرهنگی و اجتماعیِ داخل و خارج کشور درخواست کردهاند که کمکهای نقدی و غیر نقدی خود را از طریق کانون نویسندگان ایران به آسیبدیدگان برسانند.
لازم است در همین جا اعلام کنیم این کمکها بنا بر شانِ فرهنگی و اجتماعیِ کانون نویسندگان ایران,
در نخستین وهله صرف تهیهی ضروریترین نیازها و در مراحل بعدی صرف ساختن مدرسه یا امور فرهنگیِ مشابه خواهد شد.
از یاری و همراهیِ تمام هممیهنانِ داخل و خارج کشور که مایل به همکاری اند استقبال میکنیم و از آنها میخواهیم کمکهای خود را به تهران حساب جاریِ شمارهی ۲۳۵۲۹۲۳۸ نزد بانک تجارت, شعبهی شهید باقری, به نام آقایان علیاشرف درویشیان, ناصر زرافشان, و حافظ موسوی که با دو امضا قابل برداشت است, بفرستند و نسخهیی از رسید بانکی خود را به تهران به شمارهی ۸۹۰۶۷۰۷ فکس کنند.
به مرور شما را از طریق نشانی www.kanoon-nevisandegan-iran.org
و نیز اطلاعیههای بعدی در جریان فعالیتهای کانون در این زمینه خواهیم گذاشت.
در پایان, شرح کامل و مستند مخارج به آگاهی همگان خواهد رسید.
کانون نویسندگان ایران
۷/۱۰/۱۳۸۲
در سه روز گذشته به طور خودجوش هیئتی مرکب از دکتر نسرین بصیری (مسئول بخش فارسی رادیو مولتی کولتی)، محمد پاسدار (مدیر تلویزیون ایرانیان برلین)، دکترغلامرضا گودرزی (پزشک)، دکتر وحید مقدم (پزشک)، سعید اکبرزاده (مدیر آژانس مسافرتی آترو)، هرمز زمانی (فروشگاه سینا)، و عباس معروفی در شهر برلین تشکیل شد که با سریع ترین و شدنی ترین شکل ممکن بتواند کمک های مالی ایرانیان ساکن برلین را جمع آوری کرده و در اختیار زلزله زدگان قرار دهد. این هیئت تصمیم گرفت که وجوه جمع آوری شده را به حساب کانون نویسندگان ایران واریز نماید. امروز دوشنبه در مرحله ی یکم مبلغ سه میلیون و صد و بیست هزار تومان به حساب کانون نویسندگان واریز شد. و هم امروز بیست صندوق تهیه شد و در مراکز پر رفت و آمد ایرانیان توزیع گردید تا مردم به سادگی بتوانند همراهی کنند.
دولت آلمان در شب نخست هشتصد هزار یورو به ایران کمک کرد ولی آسیب دیدگان در ابتدایی ترین مسائل شان گرفتار و محتاج اند، گزارش ها از بی اعتمادی، بی مسئولیتی و سرخوردگی داغ دیدگان حکایت می کند. ضعف مدیریت در تمام آحاد جمهوری اسلامی جلوه ی جهانی یافته است. اینان مدیریت در آرامش را بلد نیستند، چه رسد به مدیریت در بحران. بنابراین مردم در انتخابات آینده به معماران تباهی و مرگ رأی نخواهند داد. حتا کاغذ سفید هم به صندوق ها نخواهند ریخت. سرپیچی مدنی و سکوت ، حق بشر است. ما سعی می کنیم در همین اندک زمان باقی مانده تا انتخابات، به زوایای تاریک نور بتابانیم تا مردم ببینند که چه کابوسی از سر تاریخ خود گذرانده اند، ببینند که چه هیولاهای آدمخواری بر این کشور حکم رانده اند و جان ستانده اند، ببینند که مرگ هزاران انسان در بم حق شان نبود.
این وسعت مرگ در زلزله ی بم به مردم تحمیل شد، چنانچه جنگ هشت سال به ما تحمیل شد، چرا که کسی گفته بود: عزت و شرف ما در گرو همین جنگ است. و هم او عاقبت جام زهر را سرکشید تا جانشین برحقش بگوید: عزت و شرف ما در گرو همین زلزله بود.
عزت و شرف را از این پس در واژه نامه ها باید چنین معنا کرد: گورستان، طاعون، خبر داشتن از وقوع زلزله و زیر سبیلی در کردن (چهارده ساعت قبل، وقوع زلزله دقیقا به اطلاع شورای امنیت ملی رسیده بود.) مرگ، غارت، ظلم، سنگسار بشریت، عدم کفایت سیاسی، عدم تعادل روانی، و هدم سرزمین کهنسال ایران. این دستاورد اسلام ناب مؤتلفه بود که پنجاه سال پیش کارش را با ترور یک نویسنده آغاز کرد و با کشتار جمعی پایان داد. حالا علاوه برکشتگان مان، حکومت مرده ای روی دست مان مانده که نمی دانیم چطور باید این اسکلت را به خاک سپاریم. پس لرزه های این زلزله را تماشا کنید که در راه است.
18 Antworten
جناب معروفی سلام
واقعا خنده دار است … عزت و شرف را در زلزله و جنگ معنا کردن
البته از این حضرات بیش از این نباید انتظار داشت …
به من سر بزنید خانه من سیاه است ….
سلام استاد عزیز
از محبت وبزرگواری شما بی نهایت متشکرم عمق فاجعه چنان است که لحظه ای انسان در کنار ماجرا نمی تواند بی تفاوت باشد و حادثه چنان بزرگ است که هر کمکی باز هم کم است .گویا مردم شهر بم با کمبود ماسک روبرو هستند گزینه بعدی برای کمک ماسک است تا کودکان مصیبت زده بتوانند نفس بکشند تا جای ستاره های خالی را پر کنند .ایرانیان مقیم خارج نیز در هر مکان می توانند با احداث چادر صلیب سرخ در هر شهر در ابتدای سال جدید میلادی مردم اروپا و آمریکا را بر عمق فاجعه آگاه سازند .حتی درخشان می توان با ایجاد سایتی بین المللی که از طریق بخشهای خبری BBC و CNN پشتیبانی شود مردم دنیا را به یاری برای بازسازی شهر فراخواند و کمکهای جهانی می تواند از طریق MASTERCARDبه حساب صندوق حمایت از کودکان ایران ارسال شود .زیرا در دهکده جهانی همه مردم دنیا در یک ملیت قرار دارند .ملیت انسان بودن و تنها عرب زادگان از این ملیت بهره مند نیستند
ta anjai ke dar tawan hast betawan komakha ra be nahadhaye motmaen nasire „kanon nwisandegan“ ya nasayere an resand.tashkile kamhaye komak dar khraj idehe khubo mibashad . „inhetat “ shakh o dom nadarad dar bimaresatan as zelzele sade pul darkhast miskonand ya tekhi nan wa yek sibsamini khashaysh ast.
تا به حال امکان پیش بینی وقوع زلزله نیست .
نمی دانم چه باید کرد؟ اصلا چه می توان کرد؟!
ترسم از این است نکند کمک های مردم به جیب آقایان سرازیر شود…خوب پس چه؟ همین کار کوچک را هم انجام ندهیم؟
پدرم جراح است روز اول راهی بم شد.می گفت تا جایی که از دست مردم برمی آمد کرده اند جوری که سربازها خودشان را با بطری های آب آشامیدنی می شویند…اما مردم بیل مکانیکی که ندارند.باید از لابه لای برج های نیم ساخته بیرون کشید.هی آقا! می شود خواهش کنم چند روزی دیرتر میلیونر شوید؟آب و خون و پتو به چه کار زنده به گوران می آید؟
بابا می گفت سازمان دهی افتضاح است…سربازها جایی را می گردند که گروه قبلی هم همان جا را گشته.در یک کوچه خانه ای را دو بار می گردند و بقیه را هیچ بار.شانس با آنهاست که از خانواده یشان کسی مانده تا بگوید کجا را بجویند, بقیه که….
و فقط سربازها هستند و مردم و مردم برای بیرون کشیدن دستی پایی.نکند خیال کنید بسیجی ها و ستاد کوفت زهرمار را می شود غیر از نماز جمعه و تظاهرات جای دیگری هم دید!
و بازار دزدی داغ است…از خانه های در هم کوبیده و مغازه ها و ماشین ها.
حسابی داریم از آزمون شیرین الهی سربلند بیرون می آییم…خدا را شکر.
توصیه می کنم تصاویر بم را نبینید خبری نشنوید. اصلا یک مسافرت چه طور است؟تا وقتی این فاجعه هم مثل تمام قبلی ها فراموش شود….
آقای معروفی …درست است عزت وشرفمان درجنگ ونابودی معناشده است،هشت سال کشت وکشتاردرمملکت رخ داد اسمش راگذاشتندهشت سال دفاع ومقدس وحالاهروقت بخواهندازاین اسم سواستفاده می کنند….ولی نمی دانم چرامااجازه همچین کاری روبهشون می دیم ؟مگه غیرازاینه که ملت ایران هروقت اراده به انجام کاری کرده تااون کارروبه پایان نرسونده دست برنداشته ،پس چرااداره نمی کنیم که ریشه شون روازروی زمین برداریم ؟چپاولگران فرهنگ واندیشه مان را؟!!
ما که نفهمیدیم این آدمها از چه جنسی هستند….اگر ازسنگ باشند که بعد از فروریختن این همه سنگ؛ آن دلهاشان کمی باید می لرزید…حتما خیلی ناراحت شدندآقا!!!مگر ندید رهبر می گفت دلم از این واقعه لرزید!کاش دلهاشان بلرزدو بیدار شوند…این چه خوابی ایست آقا که بعد از دادن این همه کشته آن هم بعد از آن لرزش باز هم بیدار نشده اند…!!!
سلام باسی جان
همه چیز ما سیاسی شده تو را به خدا دیگه این یکی را سیاسی نکنید گلایه ها و درد دل ها و…. را بگذارید برای وقت دیگرمردگان به آمرزش و زندگان به نوازش محتاجند
قلمتان که سیاسی میشود تنم می لرزد.
با سلام من شما را با سمفونى مردگان شناختم و با دفاعتان از خاتمى و اصلاح طلبان به قضاوت نشستم . اما حالا گویا میخواهید جبران ما فات کنید .ارزنده است. اما بد دفاع کردن از پدیده ء خاصى زیانش سر سود را هم میخورد. اینکه میگویید چهارده ساعت قبل خبرش به شوراى امنیت ملى رسیده بود یعنى چه .چى رسیده بود آیا کسى یا ارگانى زلزله را پیش بینى کرده بود.به جاى ایجاد این توهم که مبنایى علمى ندارد بایى به این واقعیت پرداخت که میشد به جاى صرف هزینه هاى سر سام آور تاسیسات اتمى و جنگ افزار و ارگانهاى سرکوب به از نو سازى شهر ها و مناطق روى گسلهاى واقع در ایران که شناسایى نیز شده اند پرداخت. وقوع زلزله را حتى ۳ ثانیه قبل نمى توان پیش بینى کرد حال این چهارده ساعت را شما از کدام منبع دریافت کرده اید با سند و مدرک باید ثابت نماید که اگر راست گفته باشید همین شوراى امنیت را به جرم قتل مستقیم چهل هزار انسان بیگناه میشود به دادگاه کشید. و گرنه اعتبار همه چیزتان زیر سوال میرود. این دروغها بیشتر از اینکه دردى از مردم دوا کند سودش به جیب حاکمین دزد و جانى ایران خواهد رفت به مثابه یک نویسنده و روشنفکر به دام نیافتید و این بار نیز ندانسته مثل گذشته اب به آسیاب جمهورى اسلامى نریزید. قلمتان بر جوهر باد
برای من جالب است مثل جالب بودن معجزه ی موسی برای اسرییل!!!
یک روز سر مقاله های معروفی را خواندم و روزی از رفتنش افسوس ناک و امروز از دیدن این وب لاگ…خوشحاللللل
به ما هم سر بزنید برای شعر های کارور …ترجمه های جدید
بی قراری ما همه از مرگ آن کبوترانیست که خاموش به دشنه ی بی بسمل عزا گردن نهاده اند ، قلم و سعیتان همیشه مستدام
واقعا خنده دار است…پیش بینی وقوع زلزله ! با چهارده ساعت اختلاف زمانی؟! معروفی عزیز بدون استناد علمی چه آسان است افشاگری
خاک بر سر گور کنان خستگى ناپذیر!
خبر چقدر اسفبار و تلخ و مبهم بود … که صبح زلزله آمد حوالی بم بود …… سلام …
مطلب پست قبلی شما „خانه می سازند تا آدم ها به مصرف زلزله برسند“در روزنامه همشهری دیروز چاپ شده والبته نه به نام شما.
بابا این همه آدم دارن می پرسن که این اطلاعات رو از کجا آوردید. با لحن تعجبی هم نمی پرسن. لحن پرسشی…. یعنی اینکه آقای معروفی یا کانون اگه برای چیزی که گفتید سندی شاهدی چیزی دارید چرا مردمو تو خماری میذارید؟
ای چارده ساله قره العین…