To provide the best experiences, we use technologies like cookies to store and/or access device information. Consenting to these technologies will allow us to process data such as browsing behavior or unique IDs on this site. Not consenting or withdrawing consent, may adversely affect certain features and functions.
The technical storage or access is strictly necessary for the legitimate purpose of enabling the use of a specific service explicitly requested by the subscriber or user, or for the sole purpose of carrying out the transmission of a communication over an electronic communications network.
The technical storage or access is necessary for the legitimate purpose of storing preferences that are not requested by the subscriber or user.
The technical storage or access that is used exclusively for statistical purposes.
The technical storage or access that is used exclusively for anonymous statistical purposes. Without a subpoena, voluntary compliance on the part of your Internet Service Provider, or additional records from a third party, information stored or retrieved for this purpose alone cannot usually be used to identify you.
The technical storage or access is required to create user profiles to send advertising, or to track the user on a website or across several websites for similar marketing purposes.
27 Antworten
تجدد ۶ منتشر شد (آذر ۱۳۸۳) (نوامبر۲۰۰۴)
SLOD
Society for the
launching of Dadaist works
(انجمن خلق آثار دادائیستی. جنبش دادائیستی ایران)
…………….
در این شماره می خوانید :
واپسین پیام دریدا : بدون مارکس آینده ای وجود ندارد …
گزارش : هوا بس ناجوانمردانه سرد است …..
داستان دادائیستی : اوه پیشوا …
از ۱۶ آذر تا ۱۸ تیر ….
اندر حکایت دیجی مولتی مدرن ایرانی..
نگره ی طنز نئو دادائیستی ….
اصول دوازده گانه ی جنبش دادائیستی ایران . و…
http://www.tajadod.5u.com
http://www.dadaman.5u.com
http://www.dada.co.sr
آقای معروفی سلام .
شما هم بیدارید …
چه می گذرد در این ملکوت ؟
سلام استاد معروفی عزیز.
این را خوندین:
http://tari.malakut.org/archives/006427.html
در باره یادداشت خانم طاری که کامنت مریم در باره آن است و کامنتهایی که همانجا آمده است:
جالب است که هیچ کس دنبال حقیقت نیست. یکی می گوید بورسیه و نمی داند از کجا می گوید همینطور مثل تیر در تاریکی رها می کند. یکی به دیگری که با نام واقعی اش می نویسد می گوید اسم قلابی به کار برده. یکی از عرصه ادعا خبر می دهد بی آنکه بدانیم خود او در این میان چکاره است. گرم بازاری است. ولی هیچکس نمی گوید این نامه خصوصی را چرا بر خلاف اخلاق بر پیشانی وبلاگ زده است نویسنده. ما همه شیران ولی شیر علم. می خواهم ببینم که اگر تمام کسان دیگری که از صاحب این وبلاگ نامه خصوصی دریافت می کنند آنرا در وبلاگشان بگذارند دوست خواهد داشت؟ چرا با دیگران هر کار می کنیم که بر خود نمی پسندیم؟ این را هم بگویم که من در این نامه اسباب هیچ شرمساری برای فرستنده اش نمی بینم. قراری بوده و قراردادی که به هم خورده است. همین. اما نویسنده وبلاگ حرف عجیبی می زند که به هیچ آدم بی آزاری توهین نمی کند. البته اگر آدم به بی آزارها توهین کرد که باید خیلی از آدمیت دور افتاده باشد. اما هنر آن است که وقتی آزار هم می بینی توهین نکنی. من در نامه ای که شما اینجا گذاشته اید می بینم که نویسنده نامه از شما آزار دیده و به شما آزاری روا ندیده و توهینی نکرده است. ولی نمی دانم شما هم همین حقیقت ساده را می بینید؟
من آرزو هستم. آرزو دارم. یکی می گوید بورسیه و نمی داند از کجا، من در نامه ای که شما اینجا گذاشته اید می بینم که همه آزار دیدهاند. جالب است که هیچ کس دنبال حقیقت نیست. این را هم بگویم که من در این نامه اسباب هیچ شرمساری برای خودم نمی بینم. گرم بازاری است. ولی هیچکس نمی گوید همین حقیقت ساده اسم قلابی به کار برده. خود او در این میان چکاره است. چرا با دیگران هر کار می کند که بر خود نمی پسندد؟ نمی گوید همین قراردادی که به هم خورده باید خیلی از آدمیت دور افتاده باشد. هنر آن است که وقتی توهین می بینی آزار نکنی. چرا بر خلاف اخلاق، حقیقت را ساده می بینید؟
Khanume Arezu
Eshkale gharardadane nameh tavasote nevisandeh dar webloge
khodash nemifahmam chist!!agar asbabe sharmsari nist in moghadamme ham nemifahmam barye chist.?Nameh kamelan dar ertebat ba baste shodane weblog va ellatash bud na mozui shakhsi ya khosusui .aya gozashtane name be tohine be nevisandeash bayad talaghi shavad ?
Estenbate azardidane yek nafar ba azar resandane tarafe moghabel amri kamlean jodast .Azar didan mitavanad kamelan amri fardi vabaste be arzeshhaye mojudytash bashad dar halike hich padidye azari dar kar nabude bashad . Ertebate myane jomleye avvale Comment va jomleye akhare Commentetan ham baryam kheyli jaleb bud ke hame chiz
.
Mr. Maroufi: I am not trying to be rude but if you can explain it to us what do you mean by saying that “ even in the best democracy, what is missing is freedom” I will wash your dishes and clean your rooms free of charge for one full year.
ِAbbas agha Salaam,
Erfaan, talkh mesleh sharaab, eivallah!
استاد عزیز من: عرفانی موجود نیست الان که چوبش بزنند.
عرفان یک شعاره…..ولی نمیتونیم بگیم که مولوی هم یک شعار بوده ولی بیشتر عرفا فقط شعار میدادن
جناب معروفی .دنیای غریبیست.
من به عنوان خواننده ای از شاید هزاران خواننده ی این مجموعه از ین به بعد به وبلاگ شخصیتان سر خواهم زد نه در اینجا .متاسفم هر کس سیستم ارزشی خاص خود را دارد.
وبلاگ خیال تشنه برایم فرصت مناسبی بود برای خواندن ترجمه های اشعار کشوری اسکاندیاوی نه بیش . نه صاحب ان را میشناسم و نه شاید برخورد ااورا در در مواردی بپسندم. کتابچه را میخواندم چون تغییرش برایم جالب بود نه خلجی را شخصا میشناسم و نه تایید همه ی اندیشه هایش. در یاروندگان را میخواندم چون شخصیت مستقل او را و دید ازادش را دوست داشتم. ایگناسیو را میخواندم چون دروغ نمیگفت و صداقتش را دوست داشتم . برای انها هم که همراهیشان با این افراد در تضاد بوده فقط در ابتدای کار این حلقه یک یا دو کمنتی گذاشتم نه بیش چون ازردن افراد را حتی از روی حقیقت کار شایسته ای نمیبینم . اکنون هم این مطلب چنان الوده ی کمنت های دیگر شده و میشود و هر حرف دیگری فقط میواند ابزار تایید فلسفه ی کاری دیگران شود .شما میتوایند دراین حلقه به نوشتن ادامه دهید ولی متاسفم که فقط دریک جمله بی پرده میگو یم هر بار اگر که اینجا بخواهم بیایم این ادامه برایم بیش از متن نوشته هایتان خود را خواهد نمایاند . و این با سیستم ارزشم نمیخواند .
موفق باشیدو پایدار . علیرضا
خب عباس جان مث اینکه همه رفقا دست به یکی کرده اند که تو را از در حلقه ماندن بازدارند. نوشته این علیرضا خان ارزشگرا اولین اش نیست ولی صریح ترین اش هست. معطل چه هستی؟ اگر خیال تشنه توهین کند یا دریاروندگان اعضای حلقه را توجیه کنندگان جنایت بخواند و اعضای سابق و اخراجی هوچیگری کنند همه اینها ارزش است و ما بی خبر بودیم. تو هم که نوشتی حلقه بوی خون گرفته است. اما من دست تو را می بوسم. چون تو را می شناسم. حتی اگر حرفی بگویی که از آن آزرده می شوم. ولی از رفتار این آتش بیارهای معرکه چیزی نمی فهمم. تو می فهمی؟ این حسودان اند یا دوستانی که کار دشمن را نیابت می کنند؟ یا جاییشان سوخته است که آشکار نمی گویند؟ هر چه هست مرا سخت مظنون می کند. صمیمیت درشان نمی بینم. گفتم ننویسم و همچنان ساکت بمانم اما می گویم. سکوت خطاست. دست کم این است که تو می شنوی در این غوغایی که برپا کرده اند تا سمت و سو را گم کنیم و بر رفاقت ها لگد بزنیم.
دوست عز یز زمستانی(شناس ) یا ننویس یا مینویسی با نام خودت بنویس… . ظن شما را بخودتان بر میگردانم . کلمات دوست یا دشمن هم نماینده ی همان تفکر مشخص و بشدت مشکلدارتان است .دیدن صمیمیت یا ندیدن انهم نظر شخصیتان است که میتواند متعلق بخودتان بماند . تواناییتا ن را در تحلیل بسنج سپس دیگران را متهم کن.هیچ رفاقتی قابل لگد کردن نیست.
برای شما انجا ننوشتم که انرا با واهمه با تفکر خودتان تحلیل و متهم میکنید .نظرم را برای وبلاگی که میخوانم نوشتم حال شما میخواهید الوده اش کنید در اختیار خودتان است . .ببخشید که نوع تفکر تان را ارزش بحث نمیبینم . دنبال بحث با افرادی بیکار یا مانند خویش بگردید.
با احترام علیرضا . بن . المان .
ششش
سلام خدمت استاد خودم عباس معروفی بزرگوار.
میخواستم بگم که زیبا مینویسید این برای دومین بار است که پیام میگذارم ولی این بار بعد از چند ماه. زیبا مینویسید. امیدوارم بتوانم بیشتر سر بزنم و فیض ببرم. موفق باشید.
فقط اینجاست که کمی آرام می گیرم.
اسمش را گذاشته عرفان
موهای بلندش
خیسش
کمی تنک تر شاید شده باشد
یا های لایت
گفت نه !
به پدرش بچه رفته
و
من تلخ
با بد عرق سگی
لینک این جعبه ی کمنت که حاوی یادگاری ز یبای نوشته ی عضو مدیریت بود به علت جالب بودن نوع تفکر انسانی در ارشیو وبم قرار گرفت .
موفق باشید
خاکش گرفته می شود . تلخ . آه . تلخ …. نمیدونم واقعا میشه گفت تلخ . گاهی در پیدا کردن لغات گم می شم و جمله ام نیمه کاره میماند !!! گاهی هم اون حس رو در هیچ لغتی نمیشه جای داد !!!!!!! شاد باشی و شاد زی .
زندهگی همچون ابری میماند
که از بخار شدن آبها، و حرکت به اوج آسمانها
در آنجا همآغوش ابرهای دیگر شدن
در انتها تبدیل به قطره و سرازیر شدن
می دونم ربطی به موضوع نوشته شده نداره و لازم به گفتن نیست چون بارها گفته شده ولی دلم می خواد به آقای عباسی برای کتاب سمفونی مردگان تبریک بگم.ای کاش می شد برای بقیه نویسنده ها هم میل زد .
erfan ghalabeye ensan bar divhaye daroon ast, chenanke elm ghalabeye ensan bar divhaye biroon.
سلام آقای معروفی . می شه یک لطفی به من بکنید و ژست ۲۸ نوامبر من را در مورد بمباران گوگلی بخوانید. من دنبال نظرهای آدم های مختلف هستم. لطفا آقای معروفی می دانم که وقت تان خیلی ارزشمند هست ولی دارم دیوانه می شم
عرفان اصلا تلخی ندارد. عارفهای قلابیاند که تلخند. و دنیا پر است از آنها. اما شما … شما خوبید. من بالاخره کتابهای شما را پیدا کردم. سال بلوا به من نشان داد ادبیات را تا کجای حقیقت، تا کجای زیبایی میتوان برد. و من فقط خواستم بگویم از این بابت از شما سپاسگزارم. فقط همین.
استاد گرامی جناب آقای معروفی
درود
ازاینکه نام وبلاگ خود را در لیست پیوندهای شما می بینم بر خود می بالم و از اینکه این افتخار را نصیبم کرده اید از شما بسیار ممنون و سپاسگزارم . توجه بزرگانی چون شما مطمئناً مرا در ادامه ره مصمم تر خواهد ساخت و مرا مکلف کند که جدی تر و بهتر بنویسم . چشم به راه نظرات و راهنمایی های سودمندتان هستم .
متشکرم .
محمد واعظی – وبلاگ „این خانه سیاه است“
سلام عزیز خوشحالم که دوباره بعد چند وقت شما را می بینم /دوستی ، عشق،خویشتن داری/ بهترین ترجمان انسانست/ شاد باشید و همیشه جاری
سلام :
استاد طعم زندگی چه طعم و رنگیست ؟ من همه را تلخی دیدم
من نبض سکوت را در نگاه خسته ی پنجره دیدم – تاریک تر از همیشه از آتش فراموشی گذشتم دیگر مرهم نمیخواهد این دل – تنها گل سرخی را به عیادت قلبم فرست…