بیا

ستاره دیده فروبست و آرمید بیا
شراب نور به رگ‌های شب دوید بیا
به گام‌های کسان می‌برم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا
نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانه دانه چید بیا
– سیمین بهبهانی

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

12 Antworten

  1. سلام آقای معروفی . نمیدانم ای- میل و ضمیمه اش را که بریتان فرستاده بودم دریافت کرده اید یا نه؟

  2. مصاحبه تان را با شرق بارها خواندم و افسوس خوردم. نمیدانم تا کی باید اینچنین باشد.
    هراس من همه از مردن در سرزمینی است که در آن مزد گورکن بیش از بهای جان آدمی است.

  3. نمیدانم شعر سیمین را میخوانم یا شما را … دنیای شگفتیست ادبیات

  4. سلام
    عباس سلامت باشی.
    چند روزی است که روزنامه ها شروع کردن و خاطرات کوتاهی از زندانیان بچاپ می رسانند.
    دو سال قبل هم نشریه پیام امروز این کار را کرد که بسته شد. گفتم عباس اولین نفری بود که بدون قانون رفت بند خطرناک حالا و قتی ازش می خواهیم درباره آن موقع چند خطی بنویسد طفره میرود.
    اشکالی ندارد……………………………………………

  5. می‌بینم که ملازمت ظهیر جان بی‌تأثیر نبوده است! ابیاتی را که مدام او بر زبان دارد شما هم ورد زبان کرده‌اید! آخ که فراق صدر اعظم بارگاه چه‌ها با این ظهیر جانِ ما نکرده است! خدایتان صبر دهاد و ما را هم ایضاً!

  6. آقای معروفی من کتاب خیلی می خونم ولی کتاب های دوتانویسنده روم خیلی تاثیر گذاشته شماوجی.دی.سلینجر
    براتون آرزوی موفقیت می کنم

  7. salam
    matne ketabe Freidoon… ghabele daryaft nist
    mishe lotfan ba ye version dige be tori ke dar Word ghabele didan bashe bezarin