با آی بوک علیه سانسور

                                        حضور در آی‌بوک؛ شکستن سانسور دولتی   

 

حدود یک ماه پیش بود که عباس معروفی، نویسنده، روزنامه‌نگار و ناشر ایرانی اعلام کرد که نشر "گردون" در آی‌بوک حضور پیدا کرده است. این انتشاراتی که در برلین قرار دارد، نخستین نشر ایرانی است که صفحه‌ای در آی‌بوک  دارد.

آی‌بوک (ibook) یکی از اپلیکیشن‌های شرکت "اپل" برای خرید و مطالعه آن‌لاین کتاب است که امکان نصب آن در آی‌فون و آی‌پد وجود دارد.

عباس معروفی خبر حضور در آی‌بوک را در وبلاگ خود اعلام کرد و هدف‌ از این کار را شکستن سد سانسور برشمرد. او نوشت: «حالی‌شان خواهیم کرد که آن‌ها نه حریف زبان ما می‌شوند، نه تاب نوشته‌مان را دارند و نه درک می‌کنند که ادبیات و هنر کلاغ نیست تا بر سر شاخه‌های فرودست قارقار کند و سر در هر گند و مرداری فرو برد، ادبیات و هنر فرمایشی نیست، ادبیات و هنر رسانه‌ی ملی‌ نیست که در نکبت و نُحوست و دروغ دست و پا بزند.»

وی در انتهای نوشته خود آورده که «خورشید را به‌ بند نمی‌توان کشید.» 

عباس معروفی نویسنده‌ی کتاب‌هایی چون "سمفونی مردگان"، "سال بلوا"، "فریدون سه پسر داشت" و "ذوب‌شده" است.

به سراغ این نویسنده‌ی ایرانی رفته‌ایم تا از مزایا و محدودیت‌های حضور در آی‌بوک بپرسیم و بشنویم که این حضور چه چشم‌اندازی برای کتابخوانی آن‌لاین دارد.

دویچه‌وله: در خبرها آمده بود که نشر "گردون" تنها ناشر ایرانی‌ست که روی آی‌بوک صفحه دارد. درست است؟

عباس معروفی: بله همیشه من در جست‌وجوی این بودم که ببینم چطور می‌شود از آخرین تکنیک‌ها و آخرین و تازه‌ترین راه‌ها استفاده کرد. ما در اروپا زندگی می‌کنیم، با این‌همه وقتی آمدم این‌جا متوجه شدم که بسیاری از ناشران کتاب‌های جلد سفید چاپ می‌کنند. خب کتاب‌های جلد سفید معروف است. زمان انقلاب موقعی که شاه در حال فرار بود و مملکت در حال انقلاب بود یکسری کتاب‌های جلد سفید در آمد که در زیرزمین‌ها چاپ می‌شدند، مثل کتاب‌های کارل مارکس و … . اما این‌که شما در دهه‌ی اول قرن بیست‌و یکم در اروپا باشی و کتاب جلد سفید چاپ کنی یک کم دور از انصاف است.

چه پروسه‌ای طی شد برای عضویت در آی‌بوک؟

اول تلاش کردم برای این‌که در سایت آمازون صفحه‌ای داشته باشیم. فکر کنم اولین ناشر ایرانی باشیم که حدود ۱۰۰ کتاب‌‌مان در سایت آمازون است. درباره آی- بوک هم دوستی به من پیشنهاد داد و من استقبال کردم. اولین کتابی هم که گذاشتیم روی آی‌بوک، کتاب "ذوب‌شده" بود که در ایران مجوز گرفت و مجوزش یک هفته بعد باطل شد.  گذاشتن این کتاب به عنوان اولین کتاب‌مان در آی‌بوک، حالت سمبلیک هم داشت. هدف‌ام این بود که هم "مارکتینگ" را داشته باشیم، هم بتوانیم در رقابت بازار این‌جا حضور داشته باشیم و هم اینکه در یک جایی با سانسور مبارزه کنیم. یعنی می‌خواستم این حضور را هم نشان دهم و بگویم که هر چقدر شما کتاب‌های ما را محدود کنید، هر چقدر درها را ببندید، ما پنجره‌هایی برای ورود داریم.

ولی برای کاربری که از داخل ایران می‌خواهد کتاب را بخواند پرداخت بهای کتاب از طریق آن‌لاین ممکن نیست.

بله. ولی معمولاَ ایرانی‌ها ،کسانی که اهل کتاب هستند، راه‌های گریزی به بیرون از مرز هم دارند. آدم‌های جستجوگری هستند که مدام خبرها را می‌خوانند، وبلاگ‌ها را می‌خوانند و"آپ‌ تو دیت" هستند. خب این‌ها کسانی هستند که به طریقی یک کتاب را می‌گیرند و بعد می‌برند بین حلقه خودشان، بین گروه‌خودشان تقسیم می‌کنند و کتاب‌ها را به‌ یکدیگر می‌دهند. من همیشه فکر کرده‌ام که روشنفکرها، وبلاگ‌نویس‌ها، روزنامه‌نگارها یک آدم نیستند. این‌ها یک طیف‌اند که با هم حرکت می‌کنند. کسی که کتاب را می‌خرد، نصف قیمت واقعی کتاب هم هست، بعد در ایران به صد نفر می‌تواند بدهد و  کتاب دست به دست می‌تواند بچرخد.

عباس معروفی خبر حضور در آی‌بوک را در وبلاگ خود اعلام کرد و هدف‌ از این کار را شکستن سد سانسور برشمردBildunterschrift: عباس معروفی خبر حضور در آی‌بوک را در وبلاگ خود اعلام کرد و هدف‌ از این کار را شکستن سد سانسور برشمرد

حضور در آی‌بوک چقدر به گردش مالی کمک می‌‌کند؟

فعلاَ آنقدر چشمگیر نیست. ما یک تعداد کتاب فروخته‌ایم اما من منتظرم تا کتاب‌های بیشتری را روی آی‌بوک بگذاریم و فضای بیشتری را در اختیار بگیریم. به زودی کتاب‌های جدیدی را منتشر خواهیم کرد.  یک تعداد کتاب هست از آقای اکبر گنجی که هم در آمازون و هم در آی‌بوک و البته در کتاب‌فروشی‌ها این کتاب‌ها عرضه خواهند شد. این‌ها کتاب‌های بسیار مهمی هستند. در زمینه جامعه‌شناسی و دموکراسی‌خواهی از این آدم پرکار که سال‌ها رنج کشیده و تقدس‌شکنی می‌کند. این‌ها کارهای بسیار ارزشمندی‌ هستند و من مطمئن‌ام فضای بازهم بیشتری را از طریق این کتاب‌ها  فتح خواهیم کرد.

کتاب‌هایی را که تا به حال روی آی‌بوک قرار داده‌اید، بر چه مبنایی انتخاب کرده‌اید؟

اول ما با خود نویسنده صحبت می‌کنیم که ببینیم قبول می‌کنند که کتاب‌شان علاوه بر این‌که به شکل کاغذی چاپ می‌شود و در آمازون قرار می‌گیرد، در آی‌بوک هم قرار بگیرد؟ آن‌ها هم معمولاَ موافقت می‌کنند. مثلاَ مسیح علی‌نژاد کتاب "قرار سبز" را موافقت کرد. به مرور کتاب‌ها را داریم قرار می‌دهیم، چون کار تازه‌ای‌ست و به قول معروف "عرق‌اش هنوز خشک نشده است". ما شروع کردیم، امیدوارم دیگران هم استفاده کنند.
 
وقتی یک نظامی با کتاب این‌قدر ستیز دارد و اینقدر از کتاب هراس دارد، مطمئناَ کتاب چیز مهمی‌ست و سلاح بسیار ارزشمندی‌ست. پس ما باید همه جانبه به آن بپردازیم. هم به‌خاطر فروریختن دیوار سانسور و هم به‌خاطر این‌که جامعه ما تشنه و نیازمند به کتاب و دانستن است.

درباره اجازه نویسنده که گفتید، این از ملزومات عضویت در آی‌بوک است یا تنها شما این کار را می‌کنید؟

من در تمام موارد به کپی‌رایت اعتقاد دارم. چون درست است که فعلاَ در تبعید ناشر هستم ولی به هر حال من نویسنده‌ام. اول همه کتاب‌هایی که در نشر "گردون" منتشر می‌کنم یک چیزی را می‌نویسم که بعضاَ نویسنده‌ها نمی‌دانند. می‌نویسم حقوق کتاب متعلق به نویسنده است. یعنی متعلق به ناشر نیست. هیچ چیزی برای من به اندازه حقوق نویسنده ارزش ندارد. به‌خصوص که وقتی در ایران فعلاَ جمهوری اسلامی با کپی‌رایت موافقت نمی‌کند و حقوق نویسندگان و مولفان را به رسمیت نمی‌شناسد، ما باید کار مضاعف بکنیم

پس این اقدامی‌ست که شما خودتان انجام می‌دهید و از نویسنده اجازه می‌گیرید، یا بر اساس قوانین کپی‌رایت باید برای قرار دادن کتاب در آی-بوک از نویسنده اجازه گرفته شود؟

فکر می‌کنم چیزی‌ست که باید رعایت شود و من با دقت این کار را می‌کنم.

حق عضویتی هم برای حضور در آی‌‌‌بوک پرداخت می‌کنید؟

هزینه‌هایی‌ست که باید به آی‌بوک و آمازون پرداخته شود. درصدهایی را باید پرداخت ولی آنقدر نیست که ناشری را زمین‌گیر کند.

یعنی درصدی از فروش هر کتاب را باید بپردازید یا هزینه‌ای اولیه یا ماهیانه…

نه. هر کتابی را که می‌فروشیم یک درصد مشخصی را باید پرداخت کنیم.

به نظر شما روزی می‌رسد که کتابخانه‌های آن‌لاین حداقل تا حدودی جای کتابخانه‌های واقعی را برای مردم بگیرند؟

نه! ۱۵ سال‌ست که در آلمان هستم و هر سال در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت حضور داشته‌ام. در چهار پنج سال اخیر دیدم که آمار کتاب‌خوانی و نشر آن‌لاین سال به سال بالا می‌رود. سال اول ۱۲ درصد و سال دوم ۱۸ درصد شد. این آمار پارسال که در نمایشگاه کتاب بودم تا یک چیزی حدود ۳۹ تا ۴۰ درصد بالا آمده بود. این نشان می‌دهد رویکرد خیلی بالاست. اما همیشه فکر می‌کنم خیلی پدیده‌ها مثل سینما و تلویزیون، مدتی مردم را از کتاب بازداشته‌اند ولی مردم باز به کتاب برگشته‌اند. من همیشه فکر می‌کنم انسان‌ها دو چیز را به دلیل این‌که می‌توانند توی رختخواب ببرند، همیشه با خود خواهند داشت و همیشه دوستش خواهند داشت. یکی از آن دو چیز کتاب است.

مریم میرزا
تحریریه: مهیندخت مصباح

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

10 Antworten

  1. استاد نمی دانم چرا هیچ وقت احساس خوبی نسبت به این آقای گنجی نداشته ام! چه زمانی که در ایران بود و از دید بسیاری دوستان من قهرمان و چه حالا که از دید همانها انسانی است منفور!

  2. آقای معروفی عزیز, ضمن عرض تبریک, امیدوارم در راه نشر الکترونیک کتابهای فارسی هم مثل سایر موارد موفق باشید.
    کاش میشد تعدادی از آثار خودتان یا سایر آثار ارزشمند ادبیات فارسی را با صدای جذاب و دلنشینتان میخواندید و به صورت کتاب صوتی منتشر میکردید. مطمئنم مورد استقبال قرار خواهد گرفت
    ————————————
    چشم.

  3. salam ahaye maroofi
    khaste nabashid va mamnoon az hame chiz
    mikhastam bedanam shoma ba javab haye taze pa be arse gozashte ertebat migirid?:D
    age emkani hast ke man emaili azatoon dashte basham yek donya mamnoon misham
    mikhastam yeki az dastan hamo baratoon mail konamo agar emkanesh hast shoma nazaretoono behem begid
    ba tashakore faravan.

  4. همین امشب بس است دیگر برای زنده ماندن
    ما فردا به خیابانها خواهیم رفت بگذار کشته شویم دستیگر و شکنجه شویم زیرا که هیچ شکنجه ای بزرگتر از این نیست که یک ایرانی بگوید محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران است و خامنه ای رهبرش و نظام جمهوری اسلامی قانون و زمامدار مملکتش و چند تا لبنانی و فلسطینی و سوریه ای پلیسش و رحیم مشایی مشاورش و
    ………

  5. عجب روزگاری شده! تا این بنده های خدا دولت ها می آیند مردمشان را به سراط مستقیم هدایت کنند فیس بوک میاد. یو تیوپ میاد. وووووووووووووووووو…. روزگار پر دردسری شده برای دیکتاتورها و هواداران اختناق. همش زیر سر این تکنولوژی است که آخرش راه را بر آزادی خواهد گشود و خیلی ها را فرو خواهد کشید.
    ————————–
    سلام محمودجان
    آره، این تکنولوژی و دیجیتالیسم امیدبخش و عجیبه

  6. آقای معروفی مهربان!
    لطفا یک نگاهی به لینکهای مربوط به آموزش داستان نویسی بیانداز. هیچکدام را نتوانستم باز کنم.
    در ضمن من در مسابقه تیرگان شرکت کردم. نتیجه اش هر چه که باشد . خوشحالم که در این مسابقه شرکت کردم.
    امیدوارم سالهای سال زنده باشیید . سلامت باشید و برایمان مسابقه ادبی برگزار کنید!
    و به امید اینکه هر چه زودتر شما را در تهران در خیابان کریم خان ببینم. کدام انتشارات را برای این ملاقات تصادفی می پسندید؟

  7. سلام آقای معروفی عزیز
    آب همیشه مسیر خودشو پیدا میکنه 🙂
    متاسفانه نتونستم به لینکهای آموزش داستان نویسیتون دسترسی داشته باشم .
    حتی از سایت رادیو زمانه هم سعی کردم ولی متاسفانه موفق نشدم .
    فکر کردم که ممکنه حذف شده باشن که نمیشه بازشون کرد .
    ممنون میشم اگه راهی برای خوندشون هست منو راهنمایی کنید .
    با احترام و آرزوی لحظات خوب
    —————————-
    متاسفانه دسترسی به آرشیو زمانه دشوار شده
    ولی راهی هست

  8. استاد عزیزم سلام. مدتی است از شما بی خبریم و دل نگران.
    ——————
    سلام
    مدتی بیمار بودم و کم کار
    حالا خوبم
    مرسی

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert