جستجو

باور نمی کنم

باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم.                    باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم  باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌
کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم. باور نمی‌کنم.

 
Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

29 Antworten

  1. یعنی این قدر باورناپذیر آقای معروفی عزیز؟ حالا ما چه کنیم از راه دور؟
    —————————
    هیچ هیچ هیچ

    Antworten

  3. سلام
    مدت ها بود که این وبلاگ را چک نکرده بودم و حالا بعد از این همه وقت یک مشت باور نمی کنم…
    خسته شدم از اینکه همه گرد ناامیدی در فضا پخش میکنند. نمی دانم شما ناامید بودید این ها را نوشتید یا نه! ولی من وقتی یک مشت باور نمی کنم میبینم ناامید میشوم. از همه چیز ناامید میشوم…
    دلم میخواست همه مان باور داشتیم …
    چیز دیگری بنویسید. طوری که همیشه بوده اید. مثل همان وقت ها که آیدین را نوشتید یا حسینا را …

    Antworten

  6. من هم…
    که نبودنت را…
    بعد از اینهمه وقت فکر می کردم به باور رسیده باشی… تو هم شبیه ما شده ای عباس؟

    Antworten

  7. این جمه رو یادتون میاد آقای معروفی:
    All work and no play makes Jack a dull boy
    فیم درخشش کوبریک، جمله ای که جک، نویسنده معروف، هزار صفحه از کتابی رو که قرار بود بنویسه رو با این جمله ماشین میکنه…
    اولین چیزی که با باز کردن بلاگتون و دیدن این کلمات جلوی چشمم اومد چهره جک بود پشت ماشین تحریرش…
    مواظب خودتون باشید. زمین زیر پامون همیشه استوار به نظر میرسه اما یونگ میگه که همیشه دریای مواج و عاصی جنون زیر پوسته نازکی در زیر پامون آماده شکستنه. دریایی که تصور میکنیم کیلومترها دور از ماست…

    Antworten

  8. آدم خشک اش میزند. یخ میزند. انگار بزرگترین اشتباه زندگی آدم را به خودش بفهمانند.
    تازه می خواستم بگویم عقده خودم را با ایمیلی به سردبیر زمانه فرستادم و در مغزش خالی کردم. هنوز حرصم میگیرد روی هر کدام از لینک های آموزش داستان نویسی کلیک می کنم.
    نگران نباشید آقای معروفی

    Antworten

  11. من هم باور نمی کنم
    که باور من از میان ان همه باورتان به سادگی جا افتاده باشد
    چرا باور من ؟

    Antworten

  12. پروردگار من! جز به حضرت تو در نزد کس غم خود باز نگویم و جز از قدرت و قوت تو از هیچ کس کمک تمنا ندارم و حاکمی جز تو نشناسم.
    صحیفه سجادیه

    Antworten

  13. تردید می‌کنم، وقتی در انتهای خط هفتم باور‌نمی‌کنم‌هایتان، یک جای خالی می‌بینم.
    شاید این جای خالی، یک عمد، یک سهو، و یا یک اتفاق باشد، اما میان همین خلاء و شاید خلسه و یا چرت، میان باور‌نکردنها، ممکن است یک باور باشد، که بهایی به آن داده نمی‌شود اما مهم است.
    من باور می‌کنم که باور نمی‌کنی، آن هم با این‌همه تاکید… چون یک بار به خاطرم آمدی، به قلبم خطور کردی، یک بار تو را دیدم، و یک بار تو را خواندم، هر سه در یک بی‌‌باوری به یک شکل تو را تصدیق کردند و این‌گونه باور کردم که وقتی این حقیقت به سه شکل آن‌هم بارها تکرار می‌شوند آن‌وقت می‌توان به حقیقتی باور پیدا کرد… باور از خواندن تنها حاصل نمی‌شود، باور از دیدن تنها زاده نمی‌شود، باور از تکرار یک حادثه به سه شکل آن‌هم به کرات درک و باور می‌شود…برای باورهای من، این یک فرمول است که اثبات می‌‌کند حقیقتی معنادار در کار است… که نمی‌توان منکرش شد… پس برای باورش می‌توان امیدوار بود.
    ارادت.

    Antworten

  14. در لحظه اول وقتی این پست شما را دیدم دلهره ای گرفتم استاد:(
    مثل انعکاص صدا در یک دالان تاریک هنوز در گوشم صدا می پیچد…باور نمیکنم:(
    امید وارم باورتان هر روی باور تر گردد باسی عزیز…
    دوستار همیشگی شما

    Antworten

  15. آقای معروفی، استاد عزیز
    وقتی جواب ایمیل هام رو ندادین نگرانتون شدم. حالا اومدم وبلاگتون و با طوماری از ناباوری مواجه شدم. امیدوارم اتفاق بدی نیفتاده باشه. امیدوارم …
    دعا می کنم براتون.

    Antworten

  16. استاد
    از صبح که وبلاگتون رو دیدم، یک لحظه هم از فکرتون بیرون نیامدم. مدام به فکرتون بودم و از خدا براتون آرامش و سلامتی خواستم…
    ——————-
    ممنونم

    Antworten

  17. “ زندگی ، خوابهای گذشته است که تعبیر می شود “
    سلام آقای معروفی
    از آخرین باری که براتون کامنت گذاشتم ۴ سال گذشته ، و امشب احساس آدم پیری رو دارم که گمشده ای رو پیدا کرده.
    چقدر خوشحالم که تونستم بلاخره این سایت رو یک بار دیگر بخونم و براتون کامنت بزارم. ۲۷ اردیبهشت هم سر زدم (روز تولدتون) ولی فیلتر بود…
    بگذریم از گذشته حرف زدن را باید تمام کنم.
    خیال می کنم نوشا هستم و صدا می کنم : جاوید جاوید درشکه روبیار…
    باید برم.
    روزگارتون به شادی همیشگی دوست من
    ————–
    ممنونم

    Antworten

  20. استاد عزیز ، من هم باور نکردم درست مثل نگاه برادر بزرگتر اورهان ( راستی اسمش چی بود ، همون که عین غالب مردم ما … اصلن خود ما دفرمه شده بود با هیچ چسبی به این تابلو نمی چسبید ) وقتی زیر دست اورهان تو اون بر بیابون میخواس نفسشو ببره و لامصب بند نمی اومد و ایضاً عین همه مون که فقط می لومبونیم و پس میدیم و هیچ فایده دیگه ای هم نداریم چارچنگولی چسبیدیم به این دوزخ دره… آره یا مثل نگاه ناباور مادر بعد از دیدن جسم و جرم بی هویت آیدین … یا وقتی شنیدم حکومت نابغه کش نه تنها تقدیرت نکرد جسمت را به تازیانه ناجوانمردی نواخت … منم باور نکردم برادرم خیلی وقته که دیگه به همه چیز ناباورم همه چیز

    Antworten

  21. چیزی که او باور نمی کند امتداد تاریکی است …. باور باور نکردنت باور ماست عباس معروفی عزیزم …

    Antworten

  22. آّقای معروفی عزیز
    دلم میخواد فکر کنم این ناباوریها در رابطه با یک اتفاق خوب است ولی شکل نگارش آنها در دلم هول می اندازه.
    اما برای خالق ‚فریدون سه پسر داشت‘ باید هر فاجعه ای باور کردنی باشه

    Antworten

  24. نا باوری یک خواست است. باور کردن، واقعیت تلخ زندگی را تحمیل می کند
    —————————
    آره احمد عزیزم
    دلم می خواهد خودم را فریب بدهم و باور نکنم. فکر کنم دارم خواب می بینم، فکر کنم اشتباهی رخ داده، ولی متاسفانه واقعیت تلخ تر از مرگ است

    Antworten

  25. بعد از مدتها نوشته گذاشتید وقتی بازش کردم با سیل وحشتناکی از باور نمیکنم مواجه شدم، باور نکردم که این باور نمیکنم ها مال شما باشد ، یعنی نمیخواستم باور کنم. هراسی در این چند روز در دلم افتاده که چی شده و چرا شما اینجور نوشتید !!! انگار به سر حد جنون رسیده باشی و تحمل و صبرت به پایان رسیده باشه. دلم گرفت بیشتر از همیشه و ترس در دلم بیشتر شد.
    من هم هر چه بیشتر دیدم ، بیشتر باور نکردم ، اما واقعیت می‌گفت چه من باور کنم چه نه ، وجود دارد و من باز بیشتر در خودم فرو رفتم.

    Antworten

  27. نمیدانم چرا این قدر باور نکردن برای همه عجیب و دلهره آور است. آیا همه ی آن پدیده هایی که باورمان شده را در پس ذهن خود باور داریم یا فقط تلقین و تلقین که مبادا دچار بیماری ناباوری شده ایم.
    من هم باور نمی کنم…موجی از باور نکردن هایم بیرون ریخته بودند و دنبال یک همراه می گشتند که پیدا کردند…

    Antworten

  29. درود استاد
    خیلی دوستتون دارم خودتون رو و روح بزرگتون رو …آفرینش هاتون رو … داستان راه خیلی زیبا بود . زنده باشید و غمتون پشت کوه دور
    —————
    ممنون
    و چه قشنگ
    غم تون پشت کوه دور
    مرسی

    Antworten

Schreibe einen Kommentar

Deine E-Mail-Adresse wird nicht veröffentlicht. Erforderliche Felder sind mit * markiert

به خبرنامه ما بپیوندید

[email-subscribers-form id=“1″]
شبکه های اجتماعی
Youtube Instagram
بخش ها
فروشگاه
دسته بندی ها

تمامی حقوق طبق قوانین مالکیت معنوی جمهوری فدرال آلمان محفوظ است | با احترام و عشق ساخته شده توسط دانیال کشانی​