——
یک اسمایلی خندان بهعنوان شادترین نشانه، به لغتنامهی آکسفورد راه یافت. و این یکی از خبرهای پایان سال ۲۰۱۵ بود.
آدمها در درازای تاریخ، حس و مهر و حرف و دلتنگی خود را توسط نامه به همدیگر بیان میکردند. در چند مورد نامههایی از نویسندگان و شاعران معاصر دارم که گفتهاند نامه را به این خاطر تایپ نکردهاند که حسشان را با جوهر و خودنویس بر کاغذ به من منتقل کنند. ابراهیم گلستان با این که تمام زیر و بم و امکان کامپیوتر و اینترنت را بلد است، هنوز نامههاش را با دستخط مینویسد، اسکن میکند، و همراه ای میل پیوست میکند. این کار گلستان برای من معنا دارد.
آدمها در درازای تاریخ، حس و مهر و حرف و خشم و علاقهی خود را توسط نامه به همدیگر بیان میکردند. بعدها کار به ای میل کشید، و دیری نپایید که مسیجها نقش صدا و حرف و گفتگو و نامه و حتا تلفن را به عهده گرفتند.
دنیا اینجوری شده حالا. ما در امواج زندگی میکنیم. در آستانهی سال ۲۰۱۶ سرعت به اوج رسیده. این روزها به جای صرف واژه و بیان احساس و مهر صدا، از چپ و راست یک اسمایلی از راه میرسد. مثل دارت، یکباره یک چیز خوشگلی، زارت میرود توی آستینت یا توی پاچهات. بوس، بغل، ماچ، گاز، گل، رقم به رقم.
فکر کنم آدمها وقتی کلمه و حس و مهرشان ته میکشد و از نفسشان در نمیآید، میگردند یکی از همین اسمایلیهای خوشگل را بارنامه میکنند برای رفیق یا معشوق یا عزیزشان! میفرستند.
فکر کنم به زودی زن و شوهرها میتوانند در دو قاره زندگی کنند، و تمامی مسایل زناشویی را با ارسال مسیج و اسمایلیهای جورواجور حل کنند، و تا ابد عاشقانه همدیگر را دوست داشته باشند. این همان خوشبختی موعود است، چون فعلاً همینها موجود است.
میدانم که به زودی اسمایلیهای چهاربعدی هم وارد بازار میشود…
3 Antworten
تو رو خدا رنگ صفحه ی وبتونو عوض کنید.تو رو به قرعان…جون هر کی عزیزه براتون…تو رو سر جدتون….خواهشا“
———–
صفحه ی مونیتور شما ایراد داره لابد
چون این رنگ سبز خاصیه که سالهاست بهش عادت کرده م
از کجا فهمیدید من اینو سبز نمی بینم؟!
حالا اون قلم آبی چی؟ اونم نمیشه؟ حداقل قهوه ای یا یه سبز پر رنگ.
اعتراف میکنم یه کور رنگی کوچولویی دارم.
حتی به کس دیگه هم نشون دادم اونم گفت سبزه
اما چرا اینقدر حرص منو در میاره؟
خیلی صنعتیه.سبز صنعتی چیش خوبه؟عادتم کنیم بهش دیگه بدتر
😢